» فرهنگی، هنری » سینما و تئاتر » زندگینامه سیاسی و مبارزاتی آیت‌الله عباسعلی عمید زنجانی
سینما و تئاتر

زندگینامه سیاسی و مبارزاتی آیت‌الله عباسعلی عمید زنجانی

۸ آبان ۹۶ 0۰8

[ad_1]

خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخ: عباسعلی عمید زنجانی در سال ۱۳۱۶ در یک خانواده متدین و مذهبی در شهر زنجان متولد شد. او ششمین و آخرین فرزند خانواده پس از چهار برادر و یک خواهر بود. بود پدرش مرحوم اصغر عمید از کسبه معروف و خیر شهر زنجان بود که علاقه فراوانی به علوم دینی و  روحانیت داشت و همین تقید باعث شد که مدام با مراجع تقلید در شهر مذهبی قم در ارتباط باشد. او از ارادتمندان آقا شیخ فیاض زنجانی عالم مشهور زمان خود بود. عمید زنجانی پدرش را را در سال ۱۳۴۳ از دست داد. مادر وی از یک خانواده روحانی و صاحب علم یعنی نوه میرزا مجید زنجانی معروف به میرزا مجید حکمی از فیلسوفان برجسته و از شاگردان مرحوم جلوه بود.

تحصیلات

عمید زنجانی در حدود سال ۱۳۲۲  و از سن ۶ سالگی تحصیلات ابتدایی خود  را در مدرسه توفیق زنجان آغاز کرد و به علت استعداد زیاد دوره شش ساله قدیم را بدون وقفه طی کرد و سپس وارد دبیرستان توفیق زنجان شد. وی در دوره دبیرستان از شاگردان ممتاز محسوب می شد و از همان زمان به خاطر ریشه هایی که از طرف مادری در سلک روحانیت داشت و علاقه ای که پدرش به روحانیت و علوم دینی ابراز می کرد به مدرسه سید زنجان نیز می رفت و درس مقدمات می خواند. در کلاس دهم یا یازدهم بود که از ترس این که گرفتن دیپلم که آن زمان تحصیلات سطح بالایی بود انگیزه تحصیلات حوزوی را از بین ببرد، دبیرستان را رها کرد و به مدرسه سید رفت و پس از مدتی و در حدود سال ۱۳۳۰ به شهر مقدس قم مهاجرت نمود و برای کسب علوم دینی در سطوح بالاتر وارد حوزه ی علمیه آن شهر شد.پدرش از مقلدین آیت الله سید محمد حجت کوه کمری بود و او را به نزد آن مرجع برد و با مساعدت ایشان وی وارد مدرسه حجتیه شد. بعد از پرداختن به علوم دینی و وورد به حوزه ی علمیه قم وی به علوم حوزوی اکتفا نکرد بلکه در تعطیلات تابستانی که به زنجان مراجعت می کرد در خدمت اساتید آن شهر به تحصیل هیئت و نجوم می پرداخت. در حوزه علمیه قم از محضر آیات عظام  :بروجردی، امام خمینی،  محمد باقرسلطانیطباطبایی، شیخ عبدالجواد اصفهانی، علامه طباطبایی، اراکی، عباسعلی شاهروردی، محقق داماد، مکارم شیرزای، موسوی اردبیلی و خزعلی بهره جست و بخشی از دروس حوزوی را فرا گرفت.

دوران اقامت در قم

وی در مدت ده سال اقامت در قم نه تنها به تحصیل علوم دینی پرداخت بلکه در اواخر آن نیز به تدریس اشتغال داشت.ایشان در کنار تدریس و تحصیل به تحقیقی و تالیف مقاله علاقه مند بود و در آن زمان با نشریات ندای حق، مکتب اسلام همکاری و مقالات زیادی در آنها منتشر می کرد. مقالات نامبرده در آن زمان به علت سطح بالای علمی باعث تعجب شهید بهشتی شده بود.وی به غیر از تالیف مقاله در دروان اقامتش در قم همراه آقایان قربانی، محمد جواد حجتی کرمانی، شیخ حسین حقانی، محمد مجتهد شبستری، و مرحوم علی حجتی کرمانی کتابی تحت عنوان زن و انتخابات در رد شرکت زنان در انتخابات تالیف کردند. وی در اواخر دوران اقامت خود در قم و شروع نهضت امام فعالیتهای سیاسی را شروع کرد.

آشنایی با امام خمینی

ایشان از کسانی است که سالها قبل از شروع نهضت اسلامی با امام خمینی آشنا و شیفته ایشان شد. وی خود در این باره می‌گوید: من از سال ۱۳۳۲ باامام آشنا شدم. در آن موقع مقدمات می‌خواندم. این آشنایی، آشنایی علمی نبود، به دلایلی، نور محبت حضرت امام در دل من افتاده بود.

به طوری که ، معمولاً وقتی به درس می رفتم و یا بر می‌گشتم، مسیر رفت و برگشت را طوری تنظیم می کردم که لااقل  روزی یک بار امام را ببینم.

صحبت امام، خصوصیات اخلاقی و سایر جهات ایشان را در آن دوران، نه درک می کردم و نه برایم مقدور بود که به دست بیاورم. مشغول معالم و یا لعمه بودم اما قیافه امام و طرز راه رفتن او را تقلید می کردم. علاقه‌ام دراین متجلی نبود که به اخلاق و اندیشه های والای حضرت امام دسترسی پیدا کنم ولی طرز راه رفتن امام را تقلید می کردم.

طرز گرفتن عبا، قدم برداشتن، سر را روی بدن نگهداشتن، چشم را به دور و یا نزدیک دوختن، تکان خوردن سر به چپ و یا راست، به زمین نگاه کردن و… همه را به دقت دیده بودم و پیش خودم تقلید می کردم . این نشانه علاقه وارادتی بود که من پیدا کرده بودم. این اردات را تا آخرین لحظه ای که امام را از دست دادیم، داشتم.

همگام با نهضت اسلامی

 وی از همان آغاز نهضت اسلامی به فعالیت در این راستا پرداخت. ایشان در این باره می‌گوید: « هرگزاز فکر مسائل نهضت غافل نبودیم. با تمام جدیتی که در درس و بحث داشتیم و مشغول مطالعه و نوشتن تقریرات و مباحثه بودیم، پا به پای جریانات ایران پیش می رفتیم.

در جریان مدرسه فیضیه، ما عزادارای راه انداختیم. به صورت دسته جمعی، در مدارس، جلساتی به عنوان فاتحه برای شهدای فیضیه، بر پا کردیم. طلاب ایرانی طرفدار نهضت، به طور دسته جمعی راه می افتادیم و به منازل مراجع می رفتیم و جریانات تکان دهنده ایران، همچون: جریان فیضیه و دستگیری حضرت امام و جریان ۱۵ خرداد و تبعید حضرت امام را مطرح کرده و مسائل نهضت را تازه نگه می داشتیم.

اعلامیه‌هایی که ازایران می آمد با زحمت زیاد توزیع و نوارهای صحبتهای امام را تکثیر می کردیم .البته، تهمت های زیادی به ما زده می شد. از نظر بعضی از آقایان این کارها، سبک تلقی می شد و خلاف شان طلاب فاضل بود، ولی ما مسائل نهضت را مقدم بر همه چیز دانسته و همه چیز را فدای نهفته می‌کردیم. عشق و علاقه به امام از یک سو و اعتقاد به این نهضت مقدس از سوی دیگر، موجب شده بود که ما تحت تاثیراین گونه سخن‌ها واقع نشویم و تمام طعن‌ها ، نیش زبان‌ها را تحمل کنیم . »

در سال ۱۳۴۱ محمدرضا پهلوی لوایح شش گانه را به همه پرسی گذاشت  امام خمینی و برخی از مراجع و روحانیون مخالفت خودشان را با آن لایحه اعلام نمودند. وی نیز از جمله روحانیونی بود که علیه همه پرسی ششم بهمن ۱۳۴۱ فعالیت می کرد و قبل از رسیدن روز همه پرسی علیه رفراندوم بین مردم تبلیغ کرد و از مردم تقاضا می کرد تا در همه پرسی شرکت نکنند. در این میان ساواک از اقدامات وی باخبر شد و او را تحت تعقیب قرار داد ولی قبل از دستگیری از طریق مرز خرمشهر راهی عراق شد.

دوران اقامت در عراق

پس از عزیمت به عراق و اقامت در نجف اشرف فرصت به دست آمده را غنمیت شمرد و وارد حوزه علمیه نجف شد. در حوزه از محضر مدرسین و فضلای آن به خصوص آیات عظام:حکیم؛ خوئی، سید محمود شاهروردی، میرزا باقر زنجانی استفاده نمود در این زمان او علاوه بر تحصیل به فعالیتهای سیاسی نیز مشغول بود و سعی می کرد پیام نهضت روحانیون در ایران را به حوزه علمیه نجف منتقل نماید. وی تلاش می کرد نظر علمای نجف خصوصاً حکیم را به حوادث ایران معطوف کند زیرا در آن زمان تبلیغات رژیم پهلوی در بین علمای نجف بر ضد امام و نهضت روحانیون خیلی شدید بود و اکثر آنان فکر می کردند که امام برای رسیدن به مقام مرجعیت اقدام به مخالفت با رژیم پهلوی کرده است. در این میان آقای عمید زنجانی و برخی روحانیون ایرانی دیگر که برای انقلاب اسلامی تبلیغ می کردند رسالت مهمی را برعهده گرفته بودند آنها بعد از واقعه دوم فروردین ۱۳۴۲ در قم و بعد از واقعه ۱۵خرداد ۱۳۴۲ به راهپیمایی و برگزاری مجالس و مراسمی در نجف در حمایت از نهضت مردم ایران به رهبری حضرت امام اقدام کردند و تلاش نمودند علمای بزرگ آن حوزه نیز از این نهضت حمایت کنند اقدامات آنان سبب شد که آیت الله خوئی اعلامیه هایی در حمایت از نهضت امام و تقبیح عملکرد رژیم در قتل عام و ضرب و شتم علما و طلاب صادر نمایند. بعد از تبعید امام در سال ۴۴ از ترکیه به عراق وی از نخستین کسانی بود که در کاظمین خدمت امام رسیده با ایشان ملاقت کرد و در سفرهای وی به سامرا و کربلا و در نهایت به نجف فعالانه حضور داشت. پس از اقامت امام در نجف وی از یاران بیت امام در نجف بود و تمام اطلاعات و اخبار را به ایشان می رساند امام نیز از طریق وی اقداماتی در جهت بیداری علمای نجف و حمایت نهضت مردم ایران علیه رژیم پهلوی انجام می داد.

ماموریت از طرف امام برای آزادی آیت الله منتظری

 در جریان دستگیری آیت الله منتظری امامبهحجت الاسلام عمید زنجانی تکلیف نمود تا عده ای از طلاب را جمع کند و همراه آنها به بیت آیت الله حکیم برود و از ایشان بخواهد تا توصیه نامه ای جهت آزادی منتظری بنویسد این اقدام موثر واقع شد و آنها از آقای حکیم نامه ای مبنی بر تقاضای آزادی آقای منتظری گرفتند و بعد از مدتی وی از زندان آزاد شد.

در محضر امام خمینی در نجف

حجت الاسلام عمید زنجانی از جمله افرادی بود که بعد از آمدن امام به نجف اشرف خدمت ایشان رسید و از ایشان تقاضا کرد تا شروع به تدریس نمایند امام نیز بنا بر اصرار آنها پذیرفت و اقدام به تدریس کرد وی از نخستین شاگردان درس امام در نجف بود.

ایجاد ارتباط بین نجف و قم

 از دیگر اقدامات وی در دروان اقامت در نجف سفر به ایران و انتقال اخبار نجف و امام به قم و بالعکس بود. در این میان بعد از فوت پدرش به بهانه شرکت در مجلس ترحیم به ایران مسافرت کرد و با مراجع عظام از جمله آیت الله گلپایگانی و مرعشی دیدار کرد و اخبار نجف و وضعیت امام و نهضت را به آنان رساند.

بازگشت به ایران

در سال ۱۳۴۸ حجت الاسلام عمید زنجانی به خاطر ازدواج با صبیه آیت الله مرعشی نجفی و تشکیل خانواده عای رغم تمایل زیاد به اقامت در نجف و تحصیل و همراهی با امام در آن شهر به ایران بازگشت و برا یمدتی در قم اقامت نمود در زمان اقامتش در قم به فعالیتهای سیاسی علیه رژیم پهلوی ادامه داد که به همین دلیل ساواک قم او را حضار و مورد بازجویی قرار داد.

امام جماعت مسجد لرزاده

در سال ۱۳۵۰ بنا به اصرار عده ای از اهالی مسجد لرزاده و تایید آیت الله مرعشی وی به تهران آمد و امام جماعت مسجد مذکور را به عهده گرفت از این زمان به بعد او در تهران فعالیت های سیاسی و فرهنگی خویش را آغاز کرد و به مبارزه علیه رژیم سرعت بیشتری بخشید. در این مسجد جلساتی با دانشجویان به بهانه مبارزه با مارکسیسم برگزار کرد و علاوه بر آن وی هر شب در مسجد سخنرانی می نمود و با تشریح بیدادگریهای رژیم در قالب کنایه  به حکومت پهلوی حمله می کرد علاوه بر آن وی کتابخانه مسجد لرزاده را گسترش داد و تبدیل به کانون ارشاد اسلامی نمود که در این کانون نوجوانان و دانشجویان زیادی حضو رداشتند البته این کانون بعدها به خاطر نفوذ گروهک ها و منافقین تعطیل شد.

فعالیت در جامعه روحانیت مبارز تهران

در زمان اقامت در تهران با اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران ارتباط برقرار کرد و در جلسات شورای مرکزی آن نیز شرکت می نمود در جامعه روحانیت مبارز تهران بیشتر اعلامیه ها توسط وی تهیه می شد او بعد از ورود به جلسات شورای مرکزی جامعه و عضویت در آن همراه تنی چند از علمای جنوب شهر تهران جامعه روحانیت جنوب تهران را تشکیل دادند و خودش نیز سرپرستی آن را برعهده گرفت.

دستگیری پس فاجعه ۱۷ شهریور

در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ که قیام مردم به اوج خود  رسید و راهپیمایی های عظیمی در تهران و شهرستان ها به رهبری روحانیت مبارز تهران برگزار شد که سرپرست جامعه روحانیت مبارز جنوب تهران نقش زیادی در به راه انداختن آنها داشت به همین دلیل بعد از حادثه هفده شهریور ۵۷ وی توسط رژیم دستگیر و در زندان مشترک کمیته محبوس گردید. وی در این باره می گوید:«رژیمدیوانه وار بعد از جنایت گسترده ای که انجام داده بود، وحشت داشت که این جنایت در میان مردم بازتاب داشته باشد. لذا قصد داشت اعضای جامعه روحانیت مبارز را دستگیر کند. ظاهراً آن شب به خانه های داشت اعضای جامعه روحانیت مبارز حمله شده بود… ساعت دو یا دو ونیم بعد از نیمه شب بود که خواب بودم و زنگ در را زدند و آیفون را برداشتم  و متوجه شدم ماموران رژیم آمده اند. من به خانه همسایه فرار کردم و در یک اتاقی که قبلاً با صاحب خانه همههنگ کرده بودم و خالی بود پنهان شدم ولی ماموران به آنجا آمدند و من را دستگیر کردند چون قبلاً به آیفون جواب داده بودم و صدای من را شنیده بودند. »بعد از گذشت مدتی رژیم تحت فشار مردم او را آزاد کرد.

فعالیت در بامداد پیروزی انقلاب

در جریان استقبال از امام خمینی وی از افراد موثر در هدایتتظاهرات آن روز بود .در جریان انقلاب خصوصاً در ماه های آخر آن به تشکیل گروه های مسلح برای مبارزه با رژیم در جنوب شهر تهران جهت خنثی کردن اثرات حکومت نظامی اقدام نمود که بعدها همین گروه ها تبدیل به کمیته انقلاب اسلامی گردید. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سنگر مبارزه و مقاومت را رها نکرد و مسئولیت های زیادی را برای خدمت به انقلاب اسلامی و مردم ایران بر عهده گرفت. در دوره ریاست جمهوری مقام معظم رهبری ریاست ستاد پشتیبانی جنگ تهران را برعهده گرفت و همچنین از طرف امام در سال ۵۹ به نمایندگی ایشان در بررسی وضعیت بنیاد مستضعفان جهت جمع آوری اموال ، طلاها و جواهرات سلطنتی تعیین شد. علاوه بر آن در سال ۶۰ وی نمایندگی امام را در بررسی وضعیت مذهبی و سیاسی استرالیا را برعهده داشت. درآماده کردن افکار عمومی و محافل دانشگاهی برای تدوین قانون اساسی در کنفرانس های مربوط به این موضوع شرکت فعالی داشت و از جمله اعضای آن شورا بود.

نمایندگی مجلس شوراری اسلامی

در دوره های سوم و چهارم مجلس شواری اسلامی از طرف مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد و در مجلس نیز ریاست کمیسیون قضایی و کمیسیون آیین نامه ی داخلی را بر عهده داشت در سال ۶۸ از طرف امام به عضویت شورای قانون اساسی انتخاب شد و در آن شورا فعالانه حضور داشت.

فعالیتهای فرهنگی پس از انقلاب

وی بعد از انقلاب در کنار فعالیت های سیاسی از فعالیت های فرهنگی نیز دست برنداشت و در عرصه های فرهنگی حضور چشمگیری داشت به طوری که از سال ۱۳۵۸ بنا به درخواست آیت الله مفتح در دانشکده الهیات دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد و پس آن نیز در دانشگاه های شهید بهشتی، امام صادق و امام حسین(ع) ، دانشکده روابط بین الملل ، علوم قضایی ، امام باقر و علوم اجتماعی به تدریس علوم قرآنی ، نهج البلاغه، معارف اسلامی، دیپلماسی و رفتار سیاسی اسلام، حقوق بین الملل و فقه سیاسی اشتغال داشت علاوه بر دانشگاه وی در حوزه نیز به تدریس علوم حوزوی مشغول بود.

ایشان غیر از تدریس مسئولیت های فرهنگی نیز بر عهده داشت. عضویت در شورای فرهنگ عمومی کشور وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضویت در شورای مشورتی یونسکو، عضویت در شورای نویسندگان دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، رئیس کمیته علوم انسانی جهاد دانشگاهی؛ عضو مشاور شورای زنان وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو کمیته حقوق وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضو شورای برنامه ریزی گروه الهیات وابسته به ستاد انقلاب فرهنگی، عضو شورای مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی، عضویت در هیئت امنای دانشگاه بین المللی امام خمینی، عضویت در هیئت منصفه مطبوعات، عضویت در هیئت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات هیئت علمی دانشگاه تهران و سرپرستی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران از جمله مسئولیت های ایشان بود.

در سال ۱۳۸۴ به سمت ریاست دانشگاه تهران منصوب شد وی عنوان اولین رئیس روحانی این دانشگاه بود ایشان همچنین سرپرستی موسسه مطالعات و تحقیقات علوم اسلامی را نیز برعهده داشت.

آیت الله عمید زنجانی ساعت ۴ صبح  یکشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۹۰ به علت نارسایی کلیه در بیمارستان خاتم الانبیاء تهران دار فانی را وداع گفت.

مراسم تشییع پیکر مرحوم آیت الله عمید زنجانی – رئیس سابق دانشگاه تهران، روزسه شنبه ۱۰ آبان ساعت ۸ صبح ازمسجد دانشگاه تهران برگزار می شود.

انتهای پیام/

 

[ad_2]

لینک منبع

ثبت شرکت سئو سایت

به این نوشته امتیاز بدهید!

سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس

  • ×

    با ما در ارتباط باشید