» فرهنگی، هنری » سینما و تئاتر » موسی نجفی: استقلال روحانیت از دولت‌ها/نامه ملا علی کنی به ناصر‌الدین شاه
سینما و تئاتر

موسی نجفی: استقلال روحانیت از دولت‌ها/نامه ملا علی کنی به ناصر‌الدین شاه

۱۷ مهر ۹۷ 0۰7

[ad_1]

خبرگزاری فارس، موسی نجفی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به مناسبت سالروز فوت آیت‌الله حاج ملا علی کنی در مهر ماه در یکی از شبکه اجتماعی خود به رابطه دین و دولت در ایران و استقلال روحانیت پرداخت. موضوعات مهمی که امروز در ارتباط با تاریخ ایران و اندیشه سیاسی شیعه ارزشمند است، تحول در رابطه دین و دولت از عصر صفویه تا به امروز است؛ این رابطه در دوران افشاریه و قاجاریه و سپس مشروطه و عصر پهلوی دچار نوسانات زیادی شده است.
گروهی معدل روحانیت را در ارتباط با این دولت‌ها تفسیری«انقلابی» می‌کنند و گروهی بر عکس روحانیت را در ذیل دولت و در کنار حاکمیت‌ها مورد بررسی قرار می دهند؛ اما واقعیت این است هر دو گروه به افراط رفته و آنچه معدل کلی سیره علمای شیعه در پنج قرن اخیر نسبت به دولت در ایران می‌تواند به عنوان یک اصل ثابت و لا یتغیر در تمامی ازمنه دیده شود، «هویت مستقل و غیر وابسته» روحانیت و زعمای شیعه نسبت به دولت‌ها است؛ حال این استقلال گاه در قالب انقلابی‌گری و گاه در قالب نصیحت و موعظه و هشدار نسبت به پادشاه و مقامات جلوه گری و نمود داشته است۰ عامل سومی که در تحول این نوسان سیاسی موثر بوده است نقش و میزان همراهی و حضور مردم در میدان عمل اجتماعی است که در دو کفه این ترازو سخت موثر بوده است۰

برای مثال از موارد گفته شده به قسمتی از نامه مرحوم آیت الله حاج ملا علی کنی به ناصرالدین شاه علیه قرارداد رویتر و بساط فراموشخانه میرزا ملکم خان و فراماسونری اشاره می‌کنیم؛ این نامه ماهیت مستقل علمای بزرگ در مسائل فرهنگی و سیاسی مهم عصر قاجار را بخوبی نمایان می سازد و البته لحن و محتوای آن هم مربوط به چند سال قبل از نهضت تحریم و بیداری اسلامی در ایران است: عرض می‌شود اگر علمای اعلام در مسائل دولتیه – خدای نخواسته – مشاهده فرمائید و به خاکپای مبارک برحسب رضای آقا، مخدوم عرض کنند، فضولی نکرده بلکه فضول باید کسی باشد که این را فضولی بنامد.

بر علما و غیر علما لازم است عرض کنند، پسند خاطر مبارک شود یا نشود، در مقام اصلاح آن برآیند یا نیایند،… ما دعاگویان، بلکه عموم اهل ایمان عرض می‌کنیم که شخص میرزا ملکم خان را ما دشمن دین و دولت دانسته‌ایم و به هیچ وجه صلاحیت وکالت از دولت و سلطنت و انتظام ملک و مملکت ندارد که به خطاب ولقب ناظم الملکی مخاطب و ملقب باشد و هرکس باعث این امر شده است، خیانت کلی به دین و دولت نموده است که چنین دشمن جانی را مداخله در کارهای بزرگ دولت داده است.

مدت زمانی نگذشته که در دارالخلافه … مجلس فراموشی ترتیب داده بود و به این تزویر و شعبده، در خیال تصاحب ملک و دولت و اضمحلال و ذهب و ملت بود و الزام مواسات و یک جهتی و هم عهدی [گرفته بود] که هر یک در پای دیگری در مقام تمام مال و جان بایستند و تا یکی آوازی برآورد همه حاضر و ناظر باشند و در دقت اجرای شروط و فرصت و جمع اسباب نهضت و حرکت، همگی یک دفعه حمله ور شوند و بر غیر هرکه باشند بتازند و هرچه بخواهند بگیرند و ببرند…»

آنچه در این نامه تاریخی قابل توجه است این نکات است: ادبیات خاص نسبت به شاه از طرف یک عالم شیعی – مخالفت با حضور استعمار خارجی در ایران – شناخت جریان‌های فرهنگی غربی در پایتخت – صیانت از هویت دینی جامعه – هویت و استقلال زعمای شیعه نسبت به سلاطین قاجار – حساسیت بر روی افراد داخلی وابسته به سیاست های اجنبی
ازم به ذکر است چند سال بعد همگام با نهضت تحریم و شروع بیداری اسلامی در ایران حضور مردم در صحنه بیشتر شده و بالتبع لحن زعمای شیعه مثل آیت الله میرزای شیرازی هم تندتر می‌گردد ۰

انتهای پیام/

[ad_2]

لینک منبع

ثبت شرکت سئو سایت

به این نوشته امتیاز بدهید!

سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس

  • ×

    با ما در ارتباط باشید