» فرهنگی، هنری » سینما و تئاتر » سیاه مثل هشتم بهمن ۵۷/ ژنرال آمریکایی: لوله تفنگ‌ها را پایین‌تر بیاورید
سینما و تئاتر

سیاه مثل هشتم بهمن ۵۷/ ژنرال آمریکایی: لوله تفنگ‌ها را پایین‌تر بیاورید

۸ بهمن ۹۷ 2۰34

[ad_1]

خبرگزاری فارس تهران؛ میثم فیروزمند: صبح روز ۴ بهمن که خبر بازگشت امام خمینی به میهن قوت گرفت بختیار دستور تعطیلی فرودگاه مهرآباد را صادر کرد و به‌تمامی شرکت‌های هواپیمایی بین‌المللی اعلام کرد از پرواز به ایران خودداری کنند و به ارتش دستور داد تا تعداد زیادی تانک و زره‌پوش برای ممانعت از ورود امام خمینی(ره) به کشور در فرودگاه مهرآباد مستقر کنند.

بعداز این اقدام بختیار، خبری از پاریس به کشور مخابره شد که به دلیل بسته شدن فرودگاه مهرآباد پرواز امام(ره) دو روز به تعویق افتاد. روحانیت تهران در اعتراض به اقدامات بختیار تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. با شروع تحصن سیل بی‌شمار مردم تهران از همه‌جا برای شرکت در تحصن حرکت کردند. با زیادشدن جمعیت دولت بختیار که دچار رعب و وحشت شدیدی شده بود دستور تیراندازی به سمت مردم را صادر کرد.

عکس| سخنرانی رهبر معظم انقلاب در تحصن هشتم بهمن دانشگاه تهران

 

در این‌ روز سرتاسر تهران‌ به‌ خروش‌ آمد و در گوشه‌ و کنار تهران‌ درگیری‌ با نیروهای‌ نظامی‌ آغاز شد. نزدیکی‌های‌ ظهر درگیری‌ها بیشتر به‌ میدان‌ ۲۴ اسفند(انقلاب) کشیده‌ شد. از آنجا که‌ ستاد ژاندارمری‌ در اول‌ خیابان‌ سی‌ متری‌ (کارگر جنوبی‌) واقع‌شده‌ بود، تیراندازی‌ از پشت‌بام‌ ستاد به‌سوی‌ مردم‌ لحظه‌ای‌ قطع‌ نمی‌شد. جنگ‌وگریز تا ساعت‌ها طول‌ کشید، هرلحظه‌ عده‌ای‌ به‌ زمین‌ می‌غلتیدند و آمبولانس‌ها آژیرکشان‌ پیکرهای‌ غرق به‌ خون‌ را به‌ بیمارستانی‌ حمل‌ می‌کردند. درگیری‌ تا پاسی‌ از شب‌ ادامه‌ داشت‌.

روح الله حسینیان در کتاب «یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه» درباره حوادث روز هشتم بهمن آورده است: «دانشگاه‌ تهران‌ نیز مملو از جمعیت‌ بود. مردم‌ جلوی مسجد دانشگاه‌ تجمع‌ کرده‌ بودند و روحانیون‌ برای‌ آن‌ها سخنرانی‌ می‌کردند. شعار مردم‌ یکسره‌ این‌ بود: رهبران‌! رهبران‌! ما را مسلح‌ کنید. در همین‌ لحظات‌ عده‌ای‌ از جوانان‌ با دست‌های‌ خونین‌ وارد دانشگاه‌ شدند و با هیجان‌ تمام‌ شعار می‌دادند. پرهیجان‌ترین‌ لحظه‌ زمانی‌ بود که‌ جوانی‌ کبد یکی ‌از شهدا را که‌ در اثر اصابت‌ گلوله‌ از سینه‌اش‌ بیرون‌ افتاده‌ بود روی‌ دست‌ گرفت و با هیجان‌ تمام ‌شعار داد: این‌ است‌ سند جنایت‌ بختیار.

در همین‌ لحظه‌ استاد مطهری‌ در جلوی جمعیت‌ حاضر شد و با سخنانی‌ کوتاه‌ جمعیت‌ هیجان‌زده‌ را به‌ آرامش‌ دعوت‌ کرد و سپس‌ از آن‌ها خواست‌ تا برای‌ نشان‌ دادن‌ مخالفتشان‌ با دولت‌ بختیار در خیابان‌های ‌دانشگاه‌ یک‌ راهپیمایی‌ بدون درگیری انجام‌ دهند. استاد مطهری‌ و عده‌ای‌ از روحانیون‌ در پیشاپیش‌ و مردم‌ به‌ دنبال‌ آن‌ها در خیابان‌های‌ دانشگاه‌ راهپیمایی‌ کردند و مجدداً به ‌مسجد بازگشتند».

 

بختیار شبانه فرودگاه‌ها را باز کرد/ هشتم بهمن، یک گام نزدیک‌تر به انقلاب

با این‌حال‌ واقعه‌ی‌ خونین‌ ۸ بهمن‌ پایانی‌ بر ادّعای‌ بختیار و داغی‌ بر پیشانی‌ دولت‌ سوسیال‌دموکرات‌ وی‌ بود. خون شهدایش هشتم بهمن خیلی زود نتیجه داد، بختیار فهمید که‌ دیگر قادر به‌ ممانعت‌ از بازگشت‌ امام‌ خمینی ‌نیست‌ به‌ همین‌ جهت‌ شبانه‌ دستور بازگشایی‌ فرودگاه‌های‌ کشور را صادر کرد و از طرف‌ دیگر این‌ تظاهرات‌ خونین‌ منشأ خیزش‌ جدیدی‌ در سرتاسر ایران‌ شد. به گزارش‌ رئیس‌ ستاد مشترک‌ ارتش‌، درگیری‌ ۸بهمن‌ موجب‌ افزایش‌ تظاهرات‌ و اغتشاشات‌ مختلف‌ در شهرها شد.

به‌ گزارش‌ روزنامه‌ کیهان‌ در نهم بهمن ۵۷  «مردم‌ که‌ از حادثه‌ی‌ تیراندازی‌ و کشته‌ شدن‌ عده‌ی‌ زیادی‌ از جوانان‌ و مجروح‌ شدن ده‌ها نفر به‌شدت‌ عصبانی‌ خشمناک‌ بودند در خیابان‌ آیزنهاور (آزادی‌)، شاه رضا (انقلاب‌) و سی متری‌ (کارگر)، باباییان‌، ژاله‌، شهباز و مناطق‌ جنوبی‌ شهر با آتش‌ زدن‌ لاستیک‌ و به‌ وجود آوردن‌ موانع‌ در عرض‌ خیابان‌ به‌ تظاهرات‌ پرداختند و با شعارهای‌ تند به‌ شاپور بختیار تاختند».

در همین‌ روز به‌ یکی‌ از فرماندهان‌ ژاندارمری‌، سرلشکر تقی‌ لطیفی‌ حمله‌ شد و وی‌ را مورد ضرب‌وجرح‌ قراردادند که‌ به‌ دستور روحانیون متحصن‌ وی‌ را به‌ بیمارستان‌ منتقل کردند.

عکس| تیراندازی مأموران سبب شد یکی از خونین‌ترین روزهای انقلاب در هشتم بهمن ۵۷ شکل بگیرد به‌طوری‌که به اذعان شاهدان عینی و تاریخ‌پژوهان رژیم شاهنشاهی بعد از ۱۷ شهریور در هیچ روزی در تاریخ مبارزات انقلاب به‌اندازه ۸ بهمن دست به کشتار مردم نزده است.

 

رادیو کلن‌ تعداد شهدا را ۳۰ نفر و مجروحان‌ را ۲۰۰ نفر اعلام‌ کرد. رادیو لندن‌ تظاهرات‌ هشتم‌ بهمن‌ را «خشونت‌بارترین‌ برخورد بین‌ تظاهرکنندگان‌ و نیروهای‌ ارتش‌» اعلام‌ نمود. این‌ رادیو تعداد شهدا را ۳۰ تن‌ و مجروحان‌ را ۴۰۰ نفر اعلام‌ کرد. رادیومسکو علت‌ تظاهرات‌ را ممانعت‌ مجدد از بازگشت‌ امام‌ خمینی‌ اعلام‌ کرد.اما این دستور کشتار پشت پرده‌ای دارد که در سینه تاریخ پنهان نمانده است.

پشت پرده یک‌کشتار سیاه/  از دستور به خروج شاه از ایران تا هدایت رژیم توسط یک آمریکایی

ازآنجاکه شرایط ایران در نیمه دوم سال ۵۷ نشان از ظهور یک انقلاب با ایدئولوژی مذهبی نیرومند می‌داد، سران کشورهای غربی در اجلاس گوآدلوپ تلاش کردند تا به هر نحو ممکن این انقلاب را کنترل کنند. مهم‌ترین اقدام پس از برگزاری اجلاس گوآدلوپ اعزام یک مستشار آمریکایی به ایران به‌منظور تقویت نیروهای نظامی و مهار انقلاب بود.

بنابراین عملیات، ژنرال رابرت هایزر، معاون فرماندهی نیروهای آمریکایی در اروپا در روز پنجشنبه ۱۴دی‌ماه ۱۳۵۷ (۴ ژانویه ۱۹۷۹) به‌طور مخفیانه وارد تهران شد.دو روز بعد البته این خبر در مطبوعات منعکس ‌شد. هایزر پس از ورود، بلافاصله بر خروج شاه از ایران تأکید کرد و بر همین اساس چند روز بعد در ۲۶ دی‌ماه، این اتفاق افتاد. پس از خروج شاه از ایران هایزر مسؤول اصلی هدایت رژیم در ایران برای ممانعت از بروز انقلاب شد.
اعزام هایزر به ایران آخرین تلاش آمریکا برای غلبه بر بحران ایران از طریق نظامی بود. همزمان با این حضور سرکوب و اعمال خشونت علیه انقلابیون افزایش یافت. توسعه خشونت علیه مردم دقیقاً با نظریه برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر مبنی بر اعمال خشونت و سرکوب خونین انقلابیون منطبق بود. هایزر در گزارش‌های ارسالی خود به کاخ سفید ابراز امیدواری کرده بود که ۸۵ درصد از نیروهای مسلح از فرماندهان خود تبعیت کرده و حاضر خواهند شد تا به روی مخالفان رژیم آتش بگشایند.

درباره مأموریت هایزر در ایران، او در کتاب خاطراتش نوشته است: «من برای بررسی این مسئله، مخفیانه به تهران آمدم که کودتا چگونه میسر است و آیا اصلاً به مصلحت هست یا نه؟ پس از بررسی‌های بسیار، از واشنگتن دستور رسید که دولتی قوی به رهبری شاپور بختیار تشکیل شود. درصورتی‌که این کار شکست بخورد کودتای نظامی انجام خواهد شد».

لوله تفنگ را پایین‌تر بیاورید!

هایزر در بخشی از کتاب خاطرات خود، به ماجرای تیراندازی نظامیان به‌طرف مردم در میدان انقلاب (روبه‌روی ستاد ژاندارمری) که طی آن چندین نفر کشته و تعداد دیگری نیز مجروح شده بودند، اشاره‌کرده و به‌طور مشخص بیان می‌دارد که دستور تیراندازی به‌طرف مردم را صادر کرده است.

بنابر اعتراف‌ هایزر جلسه‌ی ‌فرماندهان‌ ارتش‌ با حضور وی در دفتر قره‌باغی برقرار بود که‌ خبر درگیری مردم‌ با نیروهای ستاد را به‌ اطلاع‌ رساندند. هایزر در کتاب خود می‌نویسد: «…با استفاده‌ از گاز اشک‌آور و تیراندازی‌ هوایی بر سر تظاهرکنندگان‌ پرداخته‌ شود، اگر مؤثر نبود لوله‌ی تفنگ‌ها باید پایین‌ می‌آمد تا بفهمند که‌ ارتش‌ اهل‌ عمل‌ است‌. قره‌باغی فوراً با بختیار صحبت‌ کرد و بعد آجودانش‌ را خواست‌ و به‌ زبان‌ فارسی به‌ او دستور آتش‌ داد». قره‌باغی به‌ هایزر گفت‌: «همان‌ طور که‌ تصمیم‌ گرفته‌ایم‌ عیناً عمل‌ خواهد شد».

یکی از ترفندهای هایزر برای عقب راندن نیروهای مردمی ایجاد هراس درمیان آن‌ها با نشان دادن یکپارچگی و آمادگی ارتش بود. چنانچه هایزر در خاطراتش می‌نویسد: «نیروها را وارد خیابان می‌کردیم تا به مردم نشان دهند آراسته و منضبط هستند. این رژه برنامه اپوزسیون را که سعی می‌کرد همه بدانند چه کسی کنترل واقعی اقتصاد را بر عهده دارد تعدیل می‌کرد. آن‌ها گفته بودند فقط به خاطر مردم اقتصاد را کنترل می‌کنند و هرلحظه می‌توانند جریان آن را قطع کنند و واقعاً هم درست می‌گفتند. تنها راه تغییر این واقعیت این بود که نیروی نظامی وارد عمل شود و کار را تمام کند».

 

 

مأموریت هایزر در ایران چه بود؟

 از مطالعه و بررسی مجموع اخبار و اسناد، چنین استنباط می‏‌شود که مأموریت ژنرال هایزر در ایران بر چهار مسئله دور می‏زد: نخست آن‌که از عملیات خودسرانه و حساب‌نشده ارتش پس از فرار شاه از ایران، جلوگیری شود. دوم آن‌که ارتش را موظف سازند از دولت بختیار پشتیبانی نماید و در صورت لزوم مبادرت به کودتای نظامی شود. سوم آن‌که تکلیف قراردادهای فروش سلاح‌‏های پیشرفته آمریکا در ایران روشن گردد. چهارم آن‌که وسایل و سلاح‏‌های مدرن آمریکا در ایستگاه‏های رادار در ایران به تصرف شوروی درنیاید. بااین‌حال نهضت اسلامی ملت ایران به حدی گسترش یافت که کاری از دست ژنرال هایزر و کاخ سفید برنیامد و او چند روز قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، از تهران گریخت.

وابستگی رژیم شاهنشاهی به حدی بود که اولاً هایزر بدون اطلاع کسی و کاملاً با اختیارات آمریکا وارد ایران شد و پس از ورود به ایران هم تلاش داشت با همکاری سران ارتش کنترل اوضاع را در دست بگیرد و تمامی ژنرال‌های برجسته ارتش مؤظف بودند با وی همکاری کنند چراکه آن‌ها هم به‌خوبی می‌دانستند که بدون حمایت آمریکا هیچ هویت و شخصیتی ندارند و این وابستگی و عدم استقلال به حدی بود که حتی وقتی هایزر دستور تیراندازی به سمت مردم را صادر می‌کند هیچ‌کدام از سران ارتش اعتراضی نمی‌کنند که چرا باید به خاطر منافع آمریکا مردم خود را به خاک و خون بکشیم.

انتهای پیام/الف

[ad_2]

لینک منبع

ثبت شرکت سئو سایت

به این نوشته امتیاز بدهید!

سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس

  • ×

    با ما در ارتباط باشید