» فرهنگی، هنری » سینما و تئاتر » مهمترین کتاب‌های ممنوعه دوره پهلوی به گفتمان اسلامی تعلق داشت
سینما و تئاتر

مهمترین کتاب‌های ممنوعه دوره پهلوی به گفتمان اسلامی تعلق داشت

۲۱ بهمن ۹۷ 0۰12

[ad_1]

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، نشستِ دوم  همایش ملّی بعثت انقلاب اسلامی «چرایی انقلاب اسلامی و دلایل سقوط رژیم پهلوی» بود. در این نشست ۸ نفر از محققان به شرح ذیل به ارائه مقاله خود پرداختند و حمید بصیرت‎منش استادیار گروه تاریخ انقلاب اسلامی پژوهشکده امام خمینی دبیری نشست را بر عهده داشت.

کامران عاروانمهمترین کتاب‎های ممنوعه در انقلاب اسلامی متعلق به رهبران گفتمان اسلامی است

کامران عاروان دانش آموخته دکترای تاریخ انقلاب اسلامی در تبیین خلاصه مقاله خود تحت عنوان «تحلیل آماری کتاب و جزوه‎های ممنوعه» گفت: در دهه‎های چهل و پنجاه شمسی دوران حاکمیت پهلوی دوم، پدیده کتاب‎ها و جزوه‎های ممنوعه، رو به گسترش نهاد و منجر به پیدایش ادبیات و فرهنگ سیاسی مخفی و زیرزمینی شد.

وی افزود: کتاب های ممنوعه با موازین و روال سیاسی حکومت پهلوی در تعارض و تناقض و تضاد بود و توسط ساواک و وزارت فرهنگ و هنر و سایر عوامل دخیل در این امر از چاپ آن ممانعت  می‎شد و دچار توقیف و جمع‎آوری می‎شدند و یا از همان ابتدا خارج از دایره رسمی حکومت به طور مخفیانه به چاپ رسیدند و میان خوانندگان خاص خود توزیع و مبادله شدند. کتاب‎های ممنوعه و خوانش آن‎ها، کارکرد مهم و تأثیرگذاری در شکل‎گیری انقلاب اسلامی

داشته است.

بر این اساس سه گفتمان اسلامی- شیعی و گفتمان چپ و ملی‎گرایی به‎طور اعتباری قابل تمیز است و با توجه به تنوع و گردش و محتوای کتاب‎ها و خوانش آن‎ها نقاط اشتراک و افتراق‎هایی در میان آن‎ها وجود دارد. البته برخی مواقع گفتمان‎های تلفیقی و ترکیبی همچون چپ اسلامی نیز وجود داشت.

این مدرّس دانشگاه گفت: مهمترین کتاب‎های ممنوعه در انقلاب را بی‎تردید رهبران گفتمان اسلامی انقلاب رقم زدند و به صورت‎های تألیف و ترجمه و با روش‎های مخفیانه و زیرزمینی ، در میان هوادارانشان در داخل و خارج از ایران چاپ و توزیع و خوانده شد و در درازمدت و به خصوص در دهۀ پنجاه تبدیل به جریانی مؤثر و کارآمد در مقابله با حاکمیت و مشروعیت آن رژیم شد.

وی افزود: کتاب‎های امام خمینی، علی شریعتی، سید جلال آل احمد، اکبر هاشمی رفسنجانی،  مهدی بازرگان، مصطفی زمانی و بسیاری دیگر را می‎توان مساوی توسعه عمل انقلابی قلمداد نمود. موضوعات مهم این گفتمان؛ فلسطین و اسرائیل، پیشوایان اسلامی–شیعی، سیاسی و تاریخی دنیای اسلام، حکومت اسلامی و مسائل آن، رویکرد ضد استعماری و ضد استبدادی، اقتصاد سیاسی اسلام، واقعۀ کربلا و امام حسین (ع) بود که تنوع آن از لحاظ تعداد موضوع بیشتر از بقیه گفتمان‎هاست.

این تاریخ پژوه در ادامه گفت: مسأله فلسطین و اسرائیل برای هر سه گفتمان اهمیت مشترکی داشت و در این‎باره ۱۸ کتاب نوشته و ترجمه شد. هر سه گفتمان به قضایای ضد استعماری و ضد استبدادی و انقلاب‎ها و نهضت‎ها از منظر خود به طوری جدی پرداختند و حدود ۶۴ جلد کتاب و جزوه، تولید کردند.

وی ادامه داد: در دو گفتمان اسلامی و چپ، شیوه مبارزه و عمل انقلابی بسیار اهمیت داشت و در این زمینه تألیفات و ترجمه‎های اساسی حدود ۵۱ جلد، چاپ شد که به‎طور معمول مشترکاً خوانده می‎شد. در گفتمان اسلامی ۲۶۱ کتاب و در گفتمان چپ ۵۴ کتاب تألیف شد که نشانگر آن است که گفتمان اسلامی بیشتر بر منابع درونی متمرکز بوده است.

عاروان گفت: در ترجمه این قضیه بر عکس است و گفتمان چپ ۳۸ و گفتمان اسلامی ۱۲ کتاب خارجی ترجمه شده داشتند که نشانگر آن است که گفتمان چپ بیشتر بر منابع خارجی و غیرایرانی متکی بود. بر اساس تخمین ۷۸۹ جلد کتاب و جزوه ممنوعه موجود، حدود ۱۵۰ هزارصفحه می‎شوند. شهر تهران پایتخت کشور با ۲۲۴ جلد کتاب رتبه نخست را در چاپ کتاب ممنوعه دارد.

وی گفت: شهر قم مکان اصلی روحانیون مخالف رتبه دوم را دارد و سپس مشهد و سایر شهرهای ایران کتاب‎های مذهبی در تهران بیشتر در بازار؛ کوچه حاج نایب و ناصر خسرو و داخل و کنار مساجد مهم تهران و کتاب‎های چپ بیشتر در کتاب‎فروشی‎های روبروی دانشگاه تهران و شاه‎آباد (جمهوری فعلی) رد و بدل می‎شد. در مکان‎های خارج از ایران آمریکا، آلمان غربی، سوئد و ایتالیا بیشترین کتاب منتشر شده را دارا هستند که فعالیت مخالفان رژیم را در این کشورها نشان می‎دهد.

روح الله جلالی: فضای سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی موجب فراطبقاتی شدن انقلاب اسلامی شد

سپس روح الله جلالی دانش‎آموخته حوزه و دانشجوی دکترای تاریخ انقلاب اسلامی دانشگاه تهران مقاله خود تحت عنوان «بررسی عوامل سقوط رژیم پهلوی» را ارائه داد و گفت: بررسی دقیق عوامل حیاتی و مهم تغییر یک رژیم پرسابقه شاهنشاهی در ایران و جایگزینی یک حکومت مذهب‌محور در اوج توانمندی و هژمونی مکاتب شرقی و غربی در دنیا، از آزمایشگاه‌های مهم تاریخی برای خارج کردن تاریخ‌نگاری و نظریه‌پردازی انقلاب‌ها از یک حصار انتزاعی و محبوس در کتابخانه‌ها، به مولّدی آگاهی بخش و ترسیم‌کننده نقشه راهی کاربردی و عبرت‌آموز است که در برخی از پژوهش‌ها این رویکردِ تحلیلی کم‌رنگ‌تر بوده و یا بیشتر متمرکز بر زمینه‌هایی «غیرعامل» به نظر می‌رسد که در موارد مشابه منجر به سقوط یک حاکمیت قدرتمند نگردیده است. 

وی افزود: با رویکردی تحلیلی و برای توضیح علل و عوامل سقوط سلسله پهلوی و وقوع انقلابی اسلامی در ایران، به این یافته‌ها می‌رسیم که فضای سیاسی و اجتماعی دوران پهلوی موجب فراطبقاتی شدن انقلاب و بوجود آمدن شرایطی شد که موجب ناامیدی و نارضایتی مطلق جامعه از ادامه روند حاکمیتی موجود شد. یعنی از هر طبقه و صنفی(کارگر، بازاری، مذهبی، روشنفکر، مارکسیست، غرب‎زده، روحانی و…) تعداد قابل توجهی به مبارزه جدی و قاطع با ادامه حیات حکومت پهلوی پرداختند.

وی گفت: بیشتر جنبش‌ها و اعتراضات به علت نداشتن رهبری و الگوی جایگزین مناسب، ابتدا سردرگم و دارای اختلاف نخبگانی و سپس ابتر و عقیم می‌شوند اما در انقلاب ایران، وجود رهبری جامع‌الشرایط و الگوی جایگزینِ مقبول و فراگیرشده، به واسطه افراد توانایی که مبین این نقشه راه جایگزین بودند (اعم از شبکه روحانیون و سایر نیروهای مولد انقلابی)، که دارای توانمندی ایجاد حرکت پایدار و هدفمند در میان توده‌ها بودند و ناتوانی حاکمیت و حامیان آن که به‎جای اتکا به ملت به قدرت‌های بیگانه و حامیان متوقع و مجبور متکی و وابسته بودند، از پیش‌بینی، تغییر و کنترل این شرایط، دست به دست یکدیگر داد تا حکومت پهلوی به سقوط محکوم گردد.

رفعتی‎پناه مهرآبادی: شاه با واردکردن ضربات سنگین به گروه­‌های مختلف سیاسی، زمینه ساز محوریت روحانیت شد

بعد از روح الله جلالی، مهدی رفعتی‎پناه مهرآبادی مقاله خود تحت عنوان «شکل‎گیری شبکه اجتماعی روحانیت و تأثیرش بر انقلاب اسلامی»را ارائه داد. این استادیار پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی «سمت» گفت: انقلاب اسلامی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ ایران نتیجه­ی تلاش‌­ها و مجاهدت­‌های افراد بسیاری از طبقات گوناگون جامعه و نیروهای سیاسی و اجتماعی است.

وی افزود: اما بی­شک روحانیت اساسی­‌ترین و مهم‌ترین نقش را در شکل­‌گیری و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی بازی کرده است. با واکاوی ماهیت رژیم پهلوی به‌عنوان دولتی شبه مدرن و مطلقه، در می‎یابیم که چگونه محمدرضاشاه در تلاش جهت بسط قدرت خود، نه‌تنها منجر به ضعف دولت پهلوی درنتیجه‌ی گسترش روزافزون سیستم اداری و کنار زدن مردم از حق مشارکت در شئونات مختلف جامعه شد؛ بلکه با واردکردن ضربات سنگین به گروه­های سیاسی مختلف چون کمونیست‌­ها، گروه­های چریکی، نهضت آزادی و جبهه ملی، شرایطی را فراهم آورد، تا روحانیت از طریق شبکه اجتماعی گسترده‌­ای که در شهرهای مختلف ایران مانند مشهد، تهران، قم، شیراز، اصفهان، همدان، یزد، کرمانشاه، تبریز و … داشت، بتواند پذیرای مردمی باشد که از جانب حکومت رانده ‌شده بودند.

محمد صفایی‎نیا: پهلوی‎ها نتوانستند مؤلفه‎های قدرت نرم خود را در جهت رشد واعتلای کشور به‎کارگیری کنند

سپس محمد صفایی‎نیا کارشناس ارشد تاریخ ایران دوره اسلامی مقاله مشترک خود با امامعلی شعبانی دانشیار گروه تاریخ دانشگاه مازندران را تحت عنوان «بررسی و تحلیل قدرت نرم در حکومت پهلوی (کامیابی و ناکامی‎ها)» ارائه داد و گفت: پهلوی‎ها دچار فروپاشی شدند زیرا نتوانستند عناصر و مؤلفه‎های قدرت نرم خود را در جهت رشد و اعتلای حکومت خود و کشورشان به‎کارگیری نمایند. غفلت از این منابع موجب رویگردانی مردم از آن‎ها، سست شدن پایه‎های حکومت و در نهایت فروپاشی آنان گردید.

این محقق تاریخ عصر پهلوی گفت: در مجموع با نگاهی به عناصر و مؤلفه‎های قدرت نرم، ایران در دوره پهلوی از همه این عناصر به‎صورت بالقوه و در برخی موارد به‎صورت بالفعل برخوردار بود. نمی‎توان  گفت که در دوره پهلوی هیچ اقدامی در زمینه عمران و اقتصاد کشور انجام نگرفته، اما توجه به این نکته ضروری است که مبانی قدرت نرم و سخت یک کشور، همه جانبه و مکمل یکدیگر هستند.

وی ادامه داد: یک حکومت می‎بایست از تمامی این مؤلفه‎ها برخوردار باشد تا بتواند کشورش را قدرتمند کند. این امر در مورد پهلوی صدق نمی‎کند. هر چند حرکت‎هایی اقتصادی و صنعتی انجام دادند اما به لحاظ سیاست و ارزش‎های داخلی دارای مشروعیت و گردش نخبگان نبودند. هرچند فعالیت‎های فرهنگی گسترده‎ای انجام دادند اما با نادیده گرفتن فرهنگ اسلامی ـ ایرانی و تکیه بر ادعاهای باستانی و غرب‎گرایی موجب عدم پذیرش ار سوی جامعه و در نهایت شکست این تلاش‎ها شدند. هرچند در سیاست خارجی دست به قدرت‎نمایی و مداخله نظامی در دیگر کشورها زدند  اما این امر به دلیل ماهیت اقتصادی قدرتمند و زیر بنایی آنان نبود و تنها عایدات نفت موجب بروز این اقدامات می‎شد. هرچند حرکت‎های اقتصادی انجام دادند اما به دلیل عدم رعایت عدالت، و عدم توجه به توسعه زیر بنایی و بومی موجب گسترش نارضایتی و نابرابری اجتماعی شده و سرنگونی این حکومت را تسریع کرد.

صفایی‌نیا در ادامه گفت: اگر رضاشاه و محمدرضا پهلوی به درستی این عناصر را می‎شناختند و از آن‎ها بهره‎برداری می کردند و اگر دین و مقدسات مردم را پاس می داشتند، دست از خودکامگی، استبداد و چپاول مملکت بر می داشتند و با کمک همه پتانسیل‎های ایران زمین، اتکاء خود را برمردم و حمایت‎های مردمی و عدم وابستگی می‎گذاشتند، قطعا می توانستند بقاء خودشان را تضمین نمایند.

محمود ذکاوت: باید بین تخاصم و رویارویی برخی از خوانین جنوب و جریان اسلامی با رژیم پهلوی تفکیک قائل شد

سخنران بعدی محمود ذکاوت دانشجوی دکتری تاریخ اثنی عشری دانشگاه ادیان  مذاهب قم بود که مقاله خود را تحت عنوان «لزوم تفکیک انگیزه و هدف جریان‎های مخالف رژیم پهلوی» ارائه کرد.

این تاریخ‎پژوه گفت: در عصر پهلوی قدرت از دهه‌ی ۱۳۴۰ مسیری را در پیش گرفت که نیروهای اجتماعی مختلفی را در قامت جریان‌های ناسازگار، در برابر خود دید. آن‌ها با ناسازگاری و مقاومت خود، هویت قدرت در عرصه‌های مختلف را به چالش کشیدند. در یک تقسیم‎بندی کلان این جریان‌های ناسازگار با قدرت، ذیل دو کلان هویتِ -جریان اسلامی و جریان روشنفکری-تقسیم می‌شوند. هر از این جریان‌ها طیف‌های مختلفی را در بر می‌گیرند. وی افزود: بعد از انقلاب اسلامی، جریان اسلامی و جریان روشنفکری خاصه جریان چپ به روایت انقلاب پرداختند. جریان اسلامی به درستی با مبنا قرار دادن قیام ۱۵خرداد ۱۳۴۲، طیف وسیعی از مقاومت‌ها علیه رژیم پهلوی را ذیل جریان اسلامی و هویت اسلامی تعریف کرد. جریان روشنفکری چپ نیز با مبنا قرار دادن مبانی اندیشگی خود انگیزه‌ی هویت‌های مقاومت را عملی در راستای تحقق جامعه‌ای سوسیالیتی می‌دید.

وی افزود: با وجود این در عصر پهلوی بودند هویت‌های خرد و مستقلی که الزاما اهدافی همسو با جریان‌های ذکر شده نداشتند اما در تاریخ‌نگاری این دو جریان معنا یافتند. بخشی از تهی‌دستان و محرومان شهری و بخشی از عشایر جنوب از جمله این هویت‌های مقاومت بودند. در تاریخ‎نگاری روشنفکری هویت مقاومت تهی‌دستان ذیل اهداف این جریان معنا یافت و جریان اسلامی نیز مقاومت عشایر جنوب را با اهداف خود همسو معرفی کرد.

این محقق تاریخ انقلاب اسلامی ادامه داد: تاریخ‎نگاری رسمی جریان اسلامی در ۴ کتاب- ایل ناشناخته(۱۳۶۶)، تاریخ سیاسی کهگیلویه(۱۳۷۷)، قیام عشایر جنوب(۱۳۸۸) و الف لام خمینی(۱۳۹۶)-تفسیر و تبیین خود از مقاومت عشایر جنوب را منتشر کرده است.

وی گفت: با وجود این، در آثار مورد نظر روایت یکسانی درباره مقاومت عشایر جنوب و نسبت آن با نهضت امام خمینی(ره) وجود ندارد. به عبارت دیگر در طول چهل سال سپری شده از عمر انقلاب اسلامی، در هر دهه، یک روایت متفاوت از مقاومت عشایر جنوب، ارائه شده است. اگر چه اینجانب در این بررسی با افق نظری و مبانی اندیشگی روایت تاریخ سیاسی کهگیلویه(۱۳۷۷) هم‎دل است اما مشکل اصلی و نقد بنیادی این آثار را اتکا به مصاحبه و خاطره‌ می‌داند. تاریخ شفاهی برای شناخت تاریخ معاصر در کنار دیگر منابع حائز اهمیت است.  و نگارش تاریخ متکی صرف به مصاحبه و خاطره خطایی روش شناختی است.

این تاریخ پژوه گفت: بررسی و نقد این آثار نشان می‌دهد که روایت رسمی از نسبت قیام عشایر جنوب و نهضت امام خمینی(ره) از یک دیدگاه اثباتی و ایجابی به یک روایت سلبی رسیده است. در این بررسی همچنین مشخص شده است که خاستگاه نویسندگان آثار در تبیین و تفسیر آن‌‌ها از مسأله تأثیر جدی داشته است. از دیگر نتایج این بررسی این است که روایت‌های رسمی از مسأله‌ی مورد نظر، از یک موضع ایدآلیستی به روایتی تاریخی،‌ مستدل و مستند رسیده است. روایت رسمی جریان اسلامی در دهه‌ی چهارم از انقلاب می تواند نشانه‌ی بلوغ تاریخ‎نگاری انقلاب اسلامی باشد. یک تاریخنگاری علمی، استنادی و استراتژیک.

روح الله عالی‎پور: تنازع گفتمانی در عین تقابل به زایندگی و بالندگی در جهت تولید متون انتقادی کمک می‎کند

در ادامه همایش، روح الله عالی‎پور دانشجوی دکتری تاریخ انقلاب اسلامی به ارائه مقاله مشترک خود با محمد جمالو تحت عنوان «تنازع گفتمانی؛ مقایسه رویداد ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ درگفتمان انقلابیون و گفتمان طرفداران حکومت پهلوی» پرداخت و گفت: رویداد هفده شهریور در برهه‎های خاص تاریخی، برداشت‎های خاصی را برای خوانندگان ایجاد کرده است و این رخداد در پی سرنگونی حکومت پهلوی و به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی، خوانش‎های متفاوتی  را پیدا کرده که بعضا در تنازع با خوانش‎های قبل از انقلاب می باشند. در این شرایط و با غلبه گفتمان انقلابیون و جایگزینی خرده گفتمان انقلابی با محور خط امام، گفتمان های دیگر به حاشیه رانده شده و به نحوی بسیار کم‎رنگ به حیات خود ادامه می دهند. با این وجود، منازعه این گفتگوها در جامعه در عین تقابل به زایندگی و بالندگی در جهت تولید متون انتقادی کمک می کند.

این محقق تاریخ انقلاب اسلامی گفت: دوره تاریخی مورد بحث که از سال ۱۳۵۶ تا  ۱۳۵۷، دوره‎ای پرتلاطم و تأثیرگذار در تاریخ معاصر است. با مسلط شدن گفتمان انقلابی این گفتمان، برتری هژمونیک پیدا کرده و با ظهورخرده‎گفتمان‎هایی که از دل این گفتمان بیرون آمده‎اند نگاه به این رویداد با فراز و فرودهایی در ارائه جزئیات همراه بوده که بسیار پربسامد  بوده و افزوده‎ها و کاستی‎هایی در ارتباط با این واقعه وجود دارد.

با این وصف یافته‎های این پژوهش حاکی از این است که؛ سطح راویان در متون تولید شده درباره رویداد ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ از دخالت عوامل بیگانه و قدرت‎های خارجی تا نیروهای داخلی مزدور در نوسان است.

غلامرضا درکتانیان: قلمرو جغرافیایی انقلاب اسلامی باید مورد توجه جدّی پژوهشگران تاریخ انقلاب قرار بگیرد

آخرین سخنران نشستِ دوم غلامرضا درکتانیان دانش‎آموخته دکتری تاریخ محلی بود که مقاله خود تحت عنوان «برگی خونین در انقلاب اسلامی؛ ناگفته‎هایی از واقعه چهارشنبه سیاه دزفول» را بیان کرد.

این پژوهشگر تاریخ معاصر ایران گفت: انقلاب اسلامی حاصل مبارزات گسترده و فراگیر مردم شهرها، روستاها و مناطق مختلف کشور بود، لذا بررسی قلمرو جغرافیایی انقلاب اسلامی باید مورد توجه هرچه بیشتر نویسندگان و پژوهشگران حوزه مطالعات انقلاب اسلامی قرار بگیرد. واقعه چهارشنبه سیاه از وقایع مهم دوره انقلاب بود که در ۲۷ دی ماه ۱۳۵۷ در شهرهای دزفول، اهواز، همدان و قزوین اتفاق افتاد. این واقعه آخرین پایگاه رژیم یعنی ارتش را از حاکمیت ظاهری نیز تهی کرد و بعد از این واقعه آخرین پایگاه رژیم یعنی ارتش  در این منطقه از اختیار حکومت خارج گردید. واقعه چهارشنبه سیاه دزفول در روز ۲۷ دی ماه ۱۳۵۷ درست یک روز پس از فرار شاه از ایران با حمله وحشیانه فرمانده پادگان زرهی دزفول به شهر به وقوع پیوست.

درکتانیان در ادامه گفت: طرح حمله به دزفول توسط تیمسار غفاریان فرمانده تیپ ۲ زرهی دزفول با هماهنگی سپهبد جعفریان استاندار خوزستان و ارتشبد عباس قره باغی رئیس ستاد ارتش تنظیم شده بود. نیروهای نظامی رژیم پهلوی در روز چهارشنبه سیاه با هدف ایجاد رعب و وحشت به شهر دفول حمله کردند اما مقاومت اهالی این شهر برای ایادی رژیم پهلوی و طرفداران شاه، این حقیقت را اثبات کرد که پایه‎های رژیم پهلوی فرو ریخته و در مقابل ملّت نمی‎توانند مقابله کنند.

انتهای پیام/

[ad_2]

لینک منبع

ثبت شرکت سئو سایت

به این نوشته امتیاز بدهید!

سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس

  • ×

    با ما در ارتباط باشید