[ad_1]
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، لبنان یکی از کشورهایی است که اخبار و تحولات آن همیشه در کانون توجه محافل منطقهای و جهانی قرار داشته است، موقعیت تاریخی لبنان زاییده دو عامل مهم یعنی نظام طایفهای – سیاسی مستقر در این کشور و موقعیت سوق الجیشی و استراتژیک آن است. به این ترتیب اکثر قدرتهای جهان و منطقه نسبت به مسائل سیاسی لبنان از خود حساسیت نشان میدهند.
لبنان به عنوان یکی از دروازههای کشورهای عربی به اروپا و کشور قدرتمند هم مرز با رژیم صهیونیستی و سوریه از اهمیت ویژهای برخوردار است. حضور قدرتمند حزبالله به عنوان یکی از قویترین دشمنان رژیم صهیونیستی و حضور این کشور در محور مقاومت از دیگر ارکان توجه ویژه بینالمللی به این کشور است. علاوه بر این که لبنان منابع نفت و گاز قابل توجهی در سواحل دریای مدیترانه دارد که با برنامهریزی و خروج از بحران سیاسی در کشور امکان بهرهبرداری از آن به نفع مردم لبنان و به ضرر سلطه جویی های صهیونیست ها وجود دارد.
لبنان در گذشته تاریخی نه چندان روشن مملو از جنگهای داخلی و درگیریها بین گروههای سیاسی را تجربه کرده است و هیچ یک از جریانهای سیاسی حاضر در لبنان تمایل به بازگشت به دوره سیاه جنگ داخلی در این کشور ندارند. اشغالگری رژیم صهیونیستی که تا آستانه تسلط کامل پایتخت لبنان پیش رفته است نیز یکی از نقاط تاریک تاریخ این کشور به شمار میرود که البته با مقاومت مردمی جنبشهای آزادیبخش در آن زمان، هزینههای این اشغالگری برای صهیونیستها افزایش پیدا کرد و آنها به تدریج عقب نشینی کردند تا اینکه نهایتا در سال ۲۰۰۰ از جنوب لبنان نیز خارج شدند.
لبنان به عنوان مهد قومیت های مختلف و همزیستی مسالمتآمیز میان این قومیتها و تنوع احزاب معروف است، با این وجود، این کشور پس از استقلال بویژه در دهه های اخیر ، به علت مداخله های خارجی و وابستگی مطلق برخی جریانهای سیاسی حاضر در این کشور با مشکلات عدیده ای مواجه بوده است.
دوره های دوازده گانه ریاست جمهوری لبنان
آنچه در این بخش از گزارش به آن اشاره میشود، خلاصهای از زندگینامه و عملکرد ۱۲ رئیسجمهور لبنان از تاریخ اعلام استقلال این کشور تاکنون است.
بشاره الخوری؛ اولین رئیس جمهور لبنان بعد از کسب استقلال این کشور بود. وی از خانوادهای سرشناس بود که در شهرک “رشیما” از شهرستان عالیه به دنیا آمد. وی وکیلی معروف و سیاستمداری کار کشته بود که حدود نیم قرن نقش فعالی در عرصه سیاسی لبنان ایفا کرد. وی در زمانی که لبنان تحت قیمومیت فرانسه بود، دو بار تصدی پست نخست وزیری را در این کشور بر عهده گرفت. خوری به دلیل درخواست برای استقلال این کشور به همراه “ریاض الصلح” نخست وزیر و تنی چند از کابینه دولت توسط نیروهای فرانسوی در قلعه”راشیا” بازداشت شدند. ولی سرانجام فرانسویها تحت فشارهای داخلی و خارجی مجبور شدند آنها را آزاد کنند و استقلال لبنان را در تاریخ ۲۲ نوامبر سال ۱۹۴۳ به رسمیت شناختند و بدین ترتیب وی توانست در مقابل جریان طرفدار ادامه قیمومیت فرانسه بر لبنان به پیروزی برسد. خوری بعد از آن به عنوان رئیس جمهور لبنان برگزیده شد و بدین ترتیب نام وی به عنوان اولین رئیس جمهور بعد از استقلال در تاریخ این کشور به ثبت رسید. وی در سال ۱۹۵۲ بعد از برپایی تظاهرات گسترده به دلیل اتهام به فساد، مجبور به استعفا شد ولی به دلیل وخامت اوضاع در لبنان، “فواد شهاب” فرمانده ارتش را فراخواند و استعفای خود را تسلیم وی کرد و شهاب را مامور تشکیل دولت نظامی برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری کرد.
کمیل شمعون؛ دومین رئیس جمهور لبنان پس از کسب استقلال این کشور بود. وی از ۲۳ سپتامبر ۱۹۵۲تا ۲۲ سپتامبر ۱۹۵۸به عنوان رئیس جمهور لبنان انتخاب شد. وی همچون سلف خود بشاره الخوری از اهالی جبل لبنان در شهرک “دیر القمر” و عضو فراکسیون “ائتلاف قانون اساسی” و یکی از برجستهترین شخصیتهای سیاسی بود که علیه بشاره الخوری قیام کرده و جبهه مخالف اصلی در مقابل او شکل داد. وی وکیل و سیاستمدار دارای گرایشهای غربی بود ولی شعارهایی با هویت عربی سر می داد. دوره ریاست جمهوری وی با شورشهای همراه بود که به حوادث سال ۱۹۵۸ معروف شد. وی خواستار تمدید دوره ریاست جمهوری خود بود ولی برخی از جریانهای سیاسی لبنان که با سیاستهای وی مخالف بودند با تمدید دوره ریاست جمهوری وی مخالفت کردند.
فواد شهاب؛ وی فرمانده سابق ارتش لبنان بود که از ۲۳ سپتامبر ۱۹۵۸تا ۲۲سپتامبر سال ۱۹۶۴ ریاست جمهوری این کشور را عهده دار شد. وی از خانواده اشرافی و فئودال مسلمان و سنی بود که شاخهای از آن از جمله شاخه فواد شهاب به مسیحیان مارونی تبدیل شد. وی بعد از انقلاب ۱۹۵۸ ریاست جمهوری را در این کشور بدست گرفت و در ساخت لبنان موفق عمل کرد و دست به یک سری اصلاحات گسترده در نهادها و ادارات دولتی زد و بعد از آن خود را به عنوان رئیس جمهور توافقی تحت شعار “نه غالب و نه مغلوب” مطرح کرد. وی بعد از حوادث سال ۱۹۵۸ و در پی جنگ داخلی در لبنان به جانشینی “کمیل شمعون” برگزیده شد. او روابط خود را با دیگر کشورهای عربی بهبود بخشید. حکومت وی در اول ژانویه ۱۹۶۱هدف کودتای نافرجام قرار گرفت.
شارل حلو؛ از ۲۲ سپتامبر سال ۱۹۶۴ تا سپتامبر سال ۱۹۷۰رئیس جمهور لبنان بود. وی روزنامه نگار، نویسنده و وکیل مارونی روشنفکری بود که اصالتش به شهرک بعبدا مرکز جبل لبنان باز میگردد. وی روز ۲۳سپتامبر۱۹۶۴ با کسب ۹۲رای در مقابل پنج رای و دو رای سفید در مقابل رقیب خود یعنی پیر جمیل به پیروزی رسید. دوره ریاست جمهوری وی با حوادث مهم و عدیدهای همراه بود. جنگ ۶۷، آغاز برخورد بین ارتش لبنان و پناهندگان فلسطین در اردوگاههای این کشور بود که به امضای توافقنامه “قاهره” انجامید.
سلیمان فرنجیه؛ در ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۷۰ تا ۲۲ سپتامبر سال ۱۹۷۶ تنها با اختلاف یک رای (۵۰ در مقابل ۴۹رای) در مقابل رقیب خود “الیاس سرکیس” به پیروزی رسید و به عنوان رئیس جمهور لبنان برگزیده شد. وی یکی از اعضای اصلی نیروهای ملی لبنان به رهبری “سمیر جعجع” بود تا این که در سال ۱۹۷۸به علت این که رابطهاش با سایر اعضای این جبهه خراب شد از آن جدا گردید. این اختلاف تا آنجا پیش رفت که عناصری از نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع به محل اقامت وی در منطقه”أهدن” حمله ور شدند و طی آن پسر وی “طونی” فرمانده شبه نظامیان جریان “المرده” کشته شد. وی رابطه خوبی با حافظ اسد رئیس جمهور فقید سوریه داشت.
الیاس سرکیس؛ از ۲۳ سپتامبر سال ۱۹۷۶تا ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۲ تصدی پست ریاست جمهوری لبنان را بر عهده گرفت. وی رئیس بانک مرکزی لبنان بود و در بحبوحه جنگ داخلی این کشور انتخاب شد. وی متولد شهرک الشبانیه (المتن جنوبی) بود. سرکش در جلوگیری از شکاف و اختلاف داخلی در لبنان ناکام ماند و پیش از این که دوره ریاست جمهوری وی به پایان برسد در سال ۱۹۸۲ رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد.
بشیر الجمیل؛ وی پس از گذشت ۱۰ روز از تصدی پست ریاست جمهوری و قبل از مراسم ادای سوگند، ترور شد. بشیر پسر کوچک پیر جمیل رئیس حزب “کتائب” لبنان و یکی از رهبران شبه نظامی این حزب بود. وی رهبری متحد کردن شبه نظامیان مسیحی تحت لوای “نیروهای لبنانی” را بر عهده گرفت و در زمان اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی به رئیس جمهوری لبنان برگزیده شد ولی در ۱۴سپتامبر سال ۱۹۸۲ یعنی قبل از گذشت سه هفته از تصدی پست ریاست جمهوریش ترور شد.
امین جمیل؛ از ۲۳ سپتامبر ۱۹۸۲ تا ۲۲ سپتامبر سال ۱۹۸۸ ریاست جمهوری لبنان را عهده دار بود. امین جمیل پسر کوچک پیرجمیل بعد از ترور برادرش بشیر با کسب ۷۷ رای قاطعانه به عنوان رئیس جمهور لبنان انتخاب شد. در زمان ریاست جمهوری وی جنوب لبنان تحت اشغال بود و این درحالی بود که دولت لبنان فاقد قدرت و حاکمیت لازم بود.
خلأ اول ریاست جمهوری؛ درسال ۱۹۸۸هنگامی که دوره ریاست جمهوری « امین الجمیل » به پایان رسید، تا پس از توافق طائف که به جنگ داخلی ۱۵ ساله لبنان پایان دهد و به انتخاب «رینیه معوض» به عنوان رییس جمهوری جدید منجر شد، کرسی « بعبدا» خالی ماند. با پایان دوره ریاست جمهوری جمیل بدون این که نمایندگان پارلمان بر سر جانشین وی به توافق برسند و با وجود این که چندین اسم برای تصدی این پست مطرح بود، وی قدرت ریاست جمهوری را به فرمانده ارتش آن زمان “میشل عون” واگذار کرد. در پی این اقدام وزرای نظامی که نمایندگان طوائف سه گانه اسلامی یعنی شیعیان، سنیها و دروزیها بودند از سمت خود استعفا دادند و بدین ترتیب دو دولت رقیب بر کشور حاکم شد یک دولت صددرصد مسیحی به رهبری عون و دولتی دیگر به رهبری سلیم الحص و در نهایت این امر بعد از امضای توافقنامه طائف با انتخاب سلیم الحص به عنوان رئیس دولت وحدت ملی خاتمه پیدا کرد.
رینیه معوض؛ وی ۵نوامبر ۱۹۸۹ تا ۲۲ نوامبر ۱۹۸۹ به عنوان رئیس جمهور لبنان بعد از امضای توافقنامه طائف برگزیده شد، ولی پس از سپری شدن مدت کوتاهی از ریاست جمهوری وی در انفجاری که کاروان حامل وی را هدف قرار داد، ترور شد. وی وکلالت،نمایندگی مجلس و پست وزارت در این کشور را بر عهده داشت.
الیاس هراوی؛ ۲۴نوامبر ۱۹۸۹تا ۲۴ نوامبر ۱۹۹۸تصدی پست ریاست جمهوری لبنان را عهده دار بود. وی فرزند خانواده مارونی و سیاستمداری سرشناس از حومه شهر زحله بود. او بعد از ترور رینیه معوض به این سمت رسید. دوره ریاست جمهوری وی همزمان بود با پایان جنگ داخلی لبنان. بعد از تعدیل قانون اساسی لبنان در اکتبر سال ۱۹۹۵ با اکثریت ۱۱۰ رای موافق و ۱۱رای مخالف، دوره ریاست جمهوری وی به مدت سه سال دیگر تمدید شد. وی در سال ۲۰۰۶ در سن ۸۰ سالگی درگذشت.
امیل لحود؛ ۲۴نوامبر ۱۹۹۸ تا ۲۳ نوامبر سال ۲۰۰۷ ریاست جمهوری لبنان را بر عهده داشت. لحود در ۱۲ ژانویه ۱۹۳۶ در شهرک “بعبدات” متولد شد. او فرزند ژنرال جمیل لحود است که در ایجاد ارتش لبنان و تلاشهای این کشور در راستای کسب استقلال نقش بسزایی داشت. در سال ۱۹۶۸ او فرماندهی اولین ناوگان را برعهده گرفت، و از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۳ که در مقام ریاست دفتر نظامی وزارت دفاع قرار داشت در سمتهای گوناگونی در ارتش فعالیت میکرد. در مقام رئیس کل قوا از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۸ وی ارتش کشور را که در اثر جنگ داخلی تضعیف شده بود بازسازی کرد و آن را به صورت نیرویی سازماندهی شده و غیر وابسته به فرقهها و گروههای سیاسی در آورد. انتخاب لحود به عنوان رئیس جمهور در نوامبر ۱۹۹۸ مورد استقبال عموم کشور قرار گرفت زیرا او به عنوان فردی میهن دوست و مبارز با فساد شهرت داشت. دوره ریاست جمهوری لحود در دسامبر ۲۰۰۴ میبایست پایان می یافت،اما پارلمان لبنان پس از تصویب لایحهای در سپتامبر ۲۰۰۴ دوره ریاست جمهوری او را برای مدت سه سال دیگر تا سال ۲۰۰۷ تمدید کرد. دوره ریاستجمهوری امیل لحود ۲۴نوامبر ۲۰۰۷ به پایان رسید و وی پیش از ترک کاخ ریاست جمهوری طی پیامی با اعلام حالت فوقالعاده در لبنان، کنترل امنیتی کشور را به ارتش واگذار کرد.
خلأ دوم ریاست جمهوری؛ از نوامبرسال ۲۰۰۷ میلادی تا زمان انتخاب «میشل سلیمان» به عنوان جایگزین، خلأ در پست رئیس جمهوری لبنان هشت ماه به طول انجامید و درهای بعبدا (کاخ ریاست جمهوری) بسته ماند.
میشل سلیمان؛ متولد ۲۱ نوامبر ۱۹۴۸ در عمشیت لبنان دوازدهمین رئیس جمهور بود که از ۲۵ مه ۲۰۰۸ تا ۲۵ مه ۲۰۱۴در کاخ بعبدا حضور داشت. انتخاب او به این سمت بنبست سیاسی هشت ماهه در این کشور را که با پایان دوران ریاست جمهوری امیل لحود به وجود آمده بود را پایان داد. او یک مسیحی مارونی است. سلیمان در سال ۱۹۷۰ از آکادمی نظامی لبنان به عنوان ستوان دوم فارغالتحصیل شد و دارای مدرک کارشناسی در علوم سیاسی و اجرایی از دانشگاه لبنان است. وی به دو زبان انگلیسی و فرانسوی تسلط دارد. میشل سلیمان از سال ۱۹۷۰ تا قبل از برگزیده شدنش به مقام ریاست جمهوری لبنان در ارتش این کشور خدمت کرده است و از دسامبر ۱۹۹۸ تا ۲۴ مه ۲۰۰۸ فرمانده ارتش لبنان بوده است.
خلأ سوم ریاست جمهوری؛ از ۲۵ می ۲۰۱۴ بیش از دو و نیم سال کاخ ریاست جمهوری لبنان منتظر ورود جانشین میشل سلیمان رئیس جمهور سابق بود، دهها نشست پارلمان لبنان برای تعیین رئیس جمهور جدید به دلایل مختلف به ویژه کارشکنی جریان ۱۴ مارس و مانعتراشی حکومت آل سعود و ابهام در مواضع گروههای سیاسی و بحران در تحولات منطقه ای بی نتیجه بود و گروه های سیاسی نمی توانستند در این مدت برای تعیین رئیس جمهور به جمع بندی نهایی برسند. در حالی که بیشتر گروه های ۸ مارس از همان ابتدا بر روی ریاست جمهوری میشل عون حساب کرده بودند، اما جریان ۱۴ مارس و بویژه شخص سعد حریری بارها گزینه های متعددی را برای تصدی این پست مطرح کردند.
ادامه دارد…
[ad_2]
لینک منبع