تحریف تاریخ به سبک «آلفرد»
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس ۲۱ شهریور ۹۶ 0۰53
[ad_1]
گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس- مهدی بختیاری: پیکر شهید حسن جنگجو یکی از رزمندگان جوان سال های دفاع مقدس روز سه شنبه ۱۴ شهریورماه، پس از گذشت ۳۴ سال از شهادتش به کشور بازگشت.
تصویر حسن جنگجو سالیان سال به عنوان یکی از مشهورترین تصاویر سالهای دفاع مقدس بر روی دیوارها، تابلوها و حتی کتاب های درسی چاپ میشد و عکسش به یکی از سمبل های سالهای دفاع تبدیل شده بود؛ بدون آنکه کسی او را بشناسد.
این عکس در اوایل شروع جنگ تحمیلی توسط «آلفرد یعقوبزاده» عکاس ایرانی مقیم خارج ثبت شد و آن طور که گفته میشود، مقطع زمانی آن به اوایل شروع جنگ تحمیلی برمیگردد.
با بازگشت پیکر شهید جنگجو، برخی حواشی پیرامون این عکس و همچنین موضوع نحوه اعزام نیروهای جوان و نوجوان به مناطق جنگی در طول سالهای دفاع مقدس مطرح شد که آخرین آن در مصاحبه اخیر عکاس این تصویر با یک سایت خبری ضدانقلاب بود.
یعقوبزاده در مصاحبه خود با تلویزیون بی بی سی فارسی در سال ۸۹ درباره ماجرای عکس شهید جنگجو گفته بود که این شهید را در حالی دیده که منطقه زیر بمباران نیروهای عراقی بوده و این «نوجوان کم تجربه و آموزش ندیده»، به شدت ترسیده بود.
او که میگوید خودش در آن مقطع ۲۰ ساله بوده و چندان تجربهای از جنگ نداشته، رفته و نوجوان -به گفته خودش ۱۳ساله- را در آغوش گرفته و او را دلداری داده و در همین اثنا آن نوجوان به او می گوید «پدرش او را به جبهه آورده است.»
انتشار این مصاحبه و نحوه بیان این عکاس، تلاشی علنی برای تلقین این تفکر است که میگوید خیل عظیمی از نوجوانان و کودکان در سالهای دفاع مقدس، «بالاجبار» و یا با «فریب» و «ترغیب غیرمسئولانه» به جنگ اعزام شده و این ظلم بزرگی است که نظام جمهوری اسلامی درحق کودکان روا داشته است.
اما این موضوع چقدر صحت دارد؟
آلفرد یعقوبزاده چند سال قبل در گفتگو با بی بی سی فارسی از قول شهید جنجگو مدعی شده بود که گفته پدرش او را به جبهه آورده، اما حالا در گفتگوی اخیرش میگوید که پسر نوجوان به او گفته پدرم من را به جبهه فرستاده است.
گذشته از تناقض موجود در این دو روایت (که شاید به دلیل گذشت سالهای طولانی طبیعی باشد) موضوع اعزام «اجباری» و یا «ترغیب فریبکارانه» و «غیرمسئولانه» نیروهای نوجوان به جنگ، نه تنها دروغ بلکه تحریف مسلم تاریخ است.
در سیستم ارتش طبیعی است که سربازان در ایام جنگ باید به جبهه بروند ولی اعزام برنامهریزی شده نیروهای نوجوان و کودک آن هم در قالب بسیج عمومی یک دروغ محض است و هیچ گزارشی -حتی یک مورد- از اعزام به این شکل وجود ندارد.
از قضا موضوع کاملا برعکس است؛ اعزام کنندگان مانع از حضور نوجوانان و افراد کم سن و سال در جبههها میشدند که همین امر منجر به دست بردن در شناسنامهها توسط افراد برای اعزام به جبهه میشد و موارد زیادی، هم در خاطرات و هم در فیلمهای به جا مانده از آن سالها وجود دارد که بسیاری از این نوجوانان بعد از به اصطلاح لو رفتن سن واقعی شان، بالاجبار به عقب بازگردانده شدند.
او (یعقوب زاده) همچنین حسن جنگجو را نوجوانی ۱۳ ساله، بدون آموزش، ترسیده و به جبهه فرستاده شده (لابد علی رغم میل باطنیاش) معرفی میکند که در صحنه نبرد، زیر بمباران شدید منطقه، وحشتزده بود.
اولا ترسیدن در معرکه و بحبوحه میدان جنگ، نه تنها نشانه ضعف نیست بلکه امری طبیعی است و گاهی افراد و حتی فرماندهان با تجربه هم در این وضعیت ممکن است دچار ترس شده باشند و ترسیدن یک نوجوان در چنین صحنه ای نمی تواند نشانه ضعف و پشیمانی او باشد.
از طرف دیگر، خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نیز بعد از بازگشت پیکر شهید حسن جنگجو اقدام به انتشار تصاویر دیگری از این شهید بزرگوار در مناطق جنگی و در حال آموزش نظامی کرده است که نه تنها نشانهای از اجبار و یا پشیمانی از اعزام (به دلیل فریب، اجبار و یا ترغیب غیرمسئولانه خانواده) در چشمانش نیست، بلکه چهرهای شاداب، باانگیزه و مصمم را برای ادامه مسیر از این شهید نوجوان نشان میدهد.
شهید جنگجو در حل بوسیدن شهید چمران
شهید جنگجو درکنار شهید چمران
حسن جنگجو در آغاز جنگ تحمیلی نه نوجوانی ۱۳ ساله، که جوانی ۲۰ ساله بود (متولد سال ۱۳۳۹) که اتفاقا برای رفتن به جبهه تلاش زیادی کرد.
برادرش «حسین جنگجو» که ۷ سال از او بزرگتر است، رفتن برادر به جبهه را اینطور توصیف میکند:
«ما ۳ برادر بودیم. من پسر بزرگ، حسن پسر دوم و یک برادر دیگر هم داشتیم و هرسه هم به جبهه رفته بودیم. پدر و خانواده ما هیچ اجباری برای رفتن به جبهه نداشتند و اتفاقا این حسن بود که به هر دری میزد تا بتواند به جبهه اعزام شود.»
آن طور که برادرش میگوید، حسن به همراه ۷ نفر دیگر از دوستانش برای اعزام به جبهه ثبت نام کردند و یک دوره آموزشی را هم گذراندند. با اعزام آن ۷ نفر موافقت شد و چون حسن جثه کوچکی داشت نتوانست جواز حضور در جبهه را کسب کند و لاجرم به تبریز برگشت.
یک ماه بعد، مجددا برای اعزام اقدام کرده و این بار به غرب میرود و به گروه شهید چمران می پیوندد.
بعد از شهادت شهید چمران، به لشکر عاشورا رفته و نهایتا در عملیات خیبر -در حالی که ۲۳ سال داشت- به شهادت میرسد.
(گفتگوی نگارنده با حسین جنگجو، برادر شهید حسن جنگجو)
آلفرد یعقوبزاده در قسمتی دیگری از گفتگوی اخیرش ادعا میکند: «عکس های زیادی از رزمنده های جوان دارم. یکی می گفت خانواده ام من را فرستاده اند و یکی دیگر می گفت خودم آمده ام. اما به نظرم، مساله اساسی، خانواده ها بودند. وقتی نوجوانی ۱۳ ساله می گوید می خواهم به جنگ بروم، این خانواده است که باید جلوی او را بگیرد. چرا پدر این خانواده یا برادر این نوجوان به جنگ نرفتند؟ چرا او رفت؟ این سوال ها در آن زمان برای من پیش نیامده بود که بخواهم از آن ها بپرسم. در آن زمان می گفتند بچه ها را به جبهه می فرستند تا راحتتر مرگ را قبول کنند. هرچند من از پیرمرد تا نوجوان را آنجا میدیدم.»
اوج بیاخلاقی مصاحبه کننده همینجاست که میگوید خانواده ها فرزندان خود را به جنگ می فرستادند تا مرگ را راحت تر قبول کنند! گفتاری که نه هیچ عقل سلیمی آن را میپذیرد و نه حتی یک گزارش مصداقی از آن وجود دارد که کسی فرزندش را با این هدف به جبهه فرستاده باشد.
یعقوبزاده در آن سالها یک عکاس بود؛ روایتگری که تلاش میکرد گوشهای از وقایع جنگ را با دوربین ثبت کند اما در این گفتگو از جایگاه یک کارشناس مطلع درخصوص امور کشور در آن مقطع اظهار نظر میکند: «وظیفه سپاه حفاظت از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بود. آنها نباید به جبهه می رفتند، باید میماندند از نظام حفاظت کنند. برای همین، بسیج به راه افتاد که راحتتر می توانست نیرو تولید کند.»
اما حقیقت آن است که سپاه پاسداران در آن مقطع هنوز یک نیروی منسجم و ساختارمند نبود و اکثر قریب به اتفاق نیروهای پاسدار خواهان اعزام به جبهه ها بودند و اتفاقا برعکس آنچه وانمود میشود، این تقاضا برای اعزام به گونهای بود که برخی فعالیتهای امنیتی سپاه در شهرها را با مشکل کمبود نیرو مواجه میکرد و گواه آن هم تعداد شهدای پاسداریست که در همان مقطع در جبههها به شهادت رسیدند.
ماجرای بازگشت پیکر شهید حسن جنگجو موج عظیمی از روحیه عشق و حماسه را در میان قاطبه مردم و افکار عمومی برانگیخت که شاید بخشی از آن به دلیل تصویر معروفی است که توسط آلفرد یعقوب زاده به ثبت رسیده و بسیاری از مردم «حسن جنگجو» را پیش از آنکه بشناسند، دیده بودند.
اما اینگونه افاضات فضل و گزارشهای مغرضانه یا جاهلانه –البته با دید خوشبینانه- درخصوص سمبلهای حماسه و ایثار برای جامعه ایرانی و چنگ زدن به صورت این عزیزان برای به چالش کشیدن نظامی که به آن معتقد نیستند، غیرشرافتمندانه است.
[اشتباهات و تحریفات دیگری هم نظیر لغو سربازی و انحلال ارتش در ابتدای انقلاب و شروع جنگ در این گفتگو مطرح شده که به دلیل طولانی نشدن یادداشت از پرداختن به آن خودداری شد.]
* دبیر امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس
انتهای پیام/
[ad_2]