اینجا جنگ ادامه دارد/باید همه مناطق آلوده به مین پاکسازی شود
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
31 مرداد 95
3۰23
[ad_1]
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، بچهها دستهایشان را به شکل زنجیر به هم وصل کرده بودند، مثل همه بچهها، حلقهوار به دور خود میچرخیدند و میخواندند: «عمو زنجیرباف، عمو زنجیرباف؛ زنجیر منو بافتی؟…» بازی ادامه داشت؛ تا زمانی که انفجار رخ داد. شدت انفجار دستها را از هم باز کرد. دیگر نمیشد دید که چه شده است، آنچه میشد دید؛ چشمان خونین بچهها بود که به خود میپیچیدند و از شدت درد ناله میکردند؛ این چند خط تنها یک لحظه از زندگی آسیبدیدههای مین و مهمات به جا مانده از جنگ است. پس از انفجار پاهایش دیگر توان رفتن ندارد و شاید دیگر پایی برایش باقی نماند. معتصم رهپیکر جوان ۱۹ساله اهل روستای دوپلوره، شهرستان مریوان یکی از قربانیان همین انفجارهاست؛ جوانی که درهنگام چوپانی در نزدیکهای مرز ایران و عراق بر اثر انفجار مین و مهمات منفجر نشده، از جنگ دچار آسیب شده و پای راستش را از دست داده است. ما با این جوان آسیبدیده از مین گفتوگویی داشته ایم، آنچه در ادامه میآید، شرح این گفتوگو است.
برای شروع، از آن حادثه برایمان بگویید؟
من به همراه پدرم، گوسفندان را برای چرا به نقاط مرزی و پایگاه متروکه و قدیمی برده بودیم، آن روز بارندگی هم شدید بود، در کنار گوسفندان حضور داشتم که در یک لحظه انفجار رخ داد. هیچ چیز جز انفجار از آن لحظه یادم نیست، ماجرا را بعدها از زبان پدرم شنیدم که من بیهوش و زخمی به گوشهای پرت شده و پای راستم قطع شده بود، دست راست و صورتم هم دچار سوختگی شده بود. بعد اینکه کمک رسید، من را به روستا آوردند و به بیمارستان مریوان منتقل کردند و تحت درمان قرار گرفتم.
در مورد روزهای بعد از حادثه صحبت کنیم.
سخت است در یک حادثه که خودت هیچ نقشی در آن نداری، دچار آسیب شوی و تا آخر عمر از نعمت پا بینصیب باشی، اما وقتی به این فکر میکردم که در این حادثه امکان داشت که اتفاقی از این بدتر هم برایم رخ میداد، خدا را شکر میکنم.
درجمعیت هلالاحمر چه اقداماتی برای شما انجام شد؟
بعد از اینکه به حالت عادی بدنی برگشتم و شرایط روحی مناسب را به دست آوردم، به جمعیت هلالاحمر شهرستان مریوان مراجعه کردم، برای تهیه پروتز. جمعیت هلالاحمر مریوان من را به مرکز توانبخشی جمعیت هلالاحمر استان کردستان معرفی کرد. در آنجا بعد از بررسی و معاینه و طی کردن مراحل اداری قالبگیری از پایم انجام شد و خدارو شکر الان دیگر میتوانم بدون عصا به راحتی راه بروم و واقعا جمعیت هلالاحمر در کاهش هزینههایی که داشت و حمایتهای روانی کمک بسیاری به من کرد و امیدوارم بتوانم در آینده بهعنوان یک عضو جوان درهلالاحمر فعالیت کنم. خدمات ارزنده جمعیت هلالاحمر استان کردستان در رسیدگی به افراد آسیبدیده از مین و مهمات منفجر نشده تا حد مطلوبی درکاهش درد و رنج خانوادهها موثر واقع میشود. اعضا و کارکنان جمعیت هلالاحمر کردستان در زمانهای مختلف درکنار افراد آسیبدیده حضور پیدا میکنند و حضورشان باعث دلگرمی آنان است و همیشه با حضور در مناطق آلوده و همدردی با مردمان آسیبدیده، نشردهندگان بشردوستی هستند و در برنامههای متعدد ثابت کردهاند که هلالاحمر یار و یاور نیازمندان بوده است.
در روستای شما دورههای آگاهسازی از خطرات مین و مهمات به جا مانده از جنگ برگزار میشود؟
بله، چون روستای ما یکی از مناطق آلوده به مین و مهمات به جا مانده، از جنگ درمرز کشور عراق است؛ همیشه جمعیت هلالاحمر اقدام به برگزاری کارگاههای آموزشی در این مورد کرده و همه افراد درهمه سنین در این دورهها حضور دارند. ما از خطرات و نحوه رویارویی با مین و مهمات منفجرنشده آگاهی داریم اما بعضی وقتها به صورت ناگهانی حوادثی همچون حادثه مجروحیت من به وقوع میپیوندد که از دست خود ما خارج میشود.
معتصم، پس از آن حادثه تلخ چگونه به زندگی برگشت؟
من این مشکل را حل کردم و دیگر وجود یک پای مصنوعی را برای خودم یک محدودیت نمیبینم. به همه کسانی که مثل من دچار نقص عضو شدهاند، میگویم که خانهنشین نشوند، درجامعه فعالیت خودشان را با توکل به خداوند متعال انجام دهند و هیچوقت ضعف و ناامیدی را به خود راه ندهند. من امسال با حمایتهای خانوادهام در رشته حسابداری وارد دانشگاه میشوم و قطعا ادامه تحصیل یکی از برنامههای اصلی زندگی من است.
به عنوان یک قربانی انفجار مین چه انتظاری از مسئولان دارید؟
در پایان از خانوادهام که در این مدت بسیار رنج و زحمت متحمل شدند، تشکر میکنم و از مسئولان خواهشمندم که هرچه زودتر مناطق آلوده را پاکسازی کنند تا دیگر شاهد حادثهای نباشیم. در مناطق آلوده به مین جنگ هنوز ادامه دارد.
منبع: شهروند
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع