توصیف یک شاعر از مشکلات ویزای افغانستانیها
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
30 مرداد 95
4۰19
[ad_1]
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هنر متعالی همواره در طول تاریخ رسانهای برای انتقال مفاهیم و اندیشههای ناب معرفتی است و در میان تمام هنرها، شعر در جامعه ایرانی همواره بزگترین رسالت را در این زمینه بر دوش داشته است. گواه آن هم میتواند ابیاتی باشد که واقعهای را در دل تاریخ زنده نگاه میدارند و با ترسیم حقیقت، جبهه حق و باطل را مشخص میکنند. شاعرانی که اینگونه شعر را باور کردهاند، همواره میکوشند از قریحه خود در حساسترین مواقع به بهترین نحو بهره ببرند و آثاری خلق کنند که بجا و تأثیرگذار باشد. نمونهای از این دست از شاعران در خیل کاروان شعر و ادب این سرزمین کم نبوده و نیستند؛ شاعرانی که صداقت و حقیقت را به ثمن بخس معاوضه نکردند.
پس از انقلاب اسلامی نیز کم نبودند شاعرانی که با چنین هدفی در میدان حاضر شدند و با هنرشان از دین و میهن خود دفاع کردند. در خیل شاعران انقلاب اسلامی، بخش قابل توجهی از روشنگری بر عهده شاعران آیینی بوده که با الهام از مکتب حسینی، در راه احیای دین گام برداشتهاند. شعر آیینی پس از انقلاب هم از حیث کمیت و هم از جهت کیفت رشد یافت و نسبت به دورههای پیشین خود با رویکردی جدید به حیات خود ادامه دارد. هرچند نگاه به مدح و منقبت صرف در اشعار آیینی هنوز هم جریان دارد و غلبه بر بعد عاطفی این دسته از اشعار است تا بعد اندیشگی، اما شعر آیینی در سالهای گذشته همواره محمل و منزلگاهی برای بیان سیرت اهل بیت(ع) در قابل سخن منظوم بوده و گاه با برتری یافتن بعد اندیشه، مسائل روز نیز در آن پررنگتر میشود.
رشد شعر آیینی در سالهای اخیر، سبب شد تا این جریان در شعر شاعران فارسیزبان نیز بیش از پیش دیده شود. یکی از موضوعاتی که شاعران فارسیزبان ایران و افغانستان در حوزه شعر آیینی به آن پرداختهاند، شعر رضوی است که به دلیل نزدیکی به حرم امام رضا(ع) و قرابت فرهنگی میان دو ملت در بحث زیارت، رشد چشمگیری داشته است.
زینب بیات، از شاعران افغانستانی، یکی از تازهترین سرودههای خود را به دلدادگی مردمان این سرزمین برای زیارت امام هشتم(ع) و مشکلاتی که برای گرفتن ویزان دارند، اختصاص داده که به این شرح است:
واژهها ایستاده در تعظیم، لب گشودند ماه بانوها
السلام علیک یا مولا، حضرت عشق، یار آهوها
بقچهای پُر میآورم آقا، پرِ اندوه، گریه و احساس
از وطن، از دیار مولانا، بلخ و غزنه، هرات و آنسوها
لهجهها را تو خوب میفهمی، نامهها را تو خوب میخوانی
نامههایی که آمده از دور، روی بال و پر پرستوها
یک صف از عشق بسته شد اینجا، رو به روی سفارت ایران
صفی از عشق و اشتیاق به تو، ایستاده ردیف ناجوها
مادرم گفته که زیارت کن، یک دل سیر التماس دعا
زائرت بازماند راه نیافت نه اجازه به آن فراسوها
دستها را تو باز میگیری حس خوبی برای یک پرواز
میبری تا کنار گنبد نور، تا قدمگاه سبز آهوها
میشوم مثل رود، نه، دریا، سرخوش از حس خوب آرامش
با تو و در پناه مهرخودت میشوم دور از این هیاهوها
خط مرزی و یک مسافر که کولهبارش غباری از حرم است
میرود دور تا بپیوندد به رفیقان، به دسته قوها
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع