نقش علمای آذربایجان در اقدامات انقلابی مردم تبریز در بهمن ۵۶/ واکنش شریعتمداری به قیام ۲۹ بهمن
سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس
29 بهمن 96
2۰25
[ad_1]
به گزارش خبرگزاری فارس، به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ قیام مردم تبریز با هدایت علما و حضور اقشار مختلف مردم صورت گرفت.
حسن عبدیزدانی از انقلابیون تبریز در کتاب خاطرات خود که با عنوان “اعدامم کنید” توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این باره میگوید: قیام تبریز زیر نظر شهید محراب آیتالله قاضى طباطبایى صورت گرفت. علماى دیگر تبریز هم همچون آیات عظام حاج سید حسن انگجى، حاج سیدمحمدعلى انگجى و آقاى غروى هم گرچه به دلیل ضعف بنیه جسمانى از حضور در خیابانها معذور بودند؛ ولى همواره با مرحوم قاضى همراه بودند.
در این قیام شکوهمند، همه گروهها و طبقات حضور فعال داشتند. دلیل آن هم این بود که همه از رژیم زخم خورده بودند؛ البته طیف مذهبى از چند جهت کینه رژیم را در دل داشتند؛ هم از نظر مذهبى و هم سیاسى. چون مشاهده مىکردند که شاه صرف نظر از ابعاد دینى و اخلاقى، حتى یک حاکم معتقد، محسوب نمىشود و وطن خود را به عناوین مختلف به بیگانگان مىفروشد و مانع نفوذ اجانب به این مرز و بوم، نیست. در این میان، برخى از گروههاى همصدا با مردم، گرچه به ظاهر از وطنفروشى شاه گلهمند بودند؛ امّا خود ایشان هم با فرض دسترسى به حاکمیت، بعید نبود مملکت را در اختیار بیگانه دیگرى قرار دهند.
هیچکس پیشبینى نمىکرد که حادثه بیست ونهم بهمن، اینقدر گسترده و شدید باشد. البته ما احتمال درگیرى با قواى رژیم را مىدادیم و لذا جلوتر، از آیتالله قاضى مجوز گرفته بودیم که در صورت نیاز، از خودمان خشونت نشان دهیم و شهید قاضى در واقع دستور اسلام را براى ما بیان کرده بود که اگر کسى به شما سیلى زد، باید جوابش را با سیلى بدهید و این حق طبیعى شماست.
آذربایجان به پا مىخیزد
ما از ۲۴ ساعت قبل، تراکتهاى کوچکى را با متن « آذربایجان به پا مىخیزد » در ابعاد تقریبى ده در ده سانتىمتر به چاپ رسانده و شبانه به دیوارها چسباندیم و این طور عنوان کردیم که چند ماه قبل براى یادبود فرزند امام در قم مجلس بر پاشد؛ بعد هم روزنامه اطلاعات به چاپ مطلب اهانتآمیزى اقدام کرد که اعتراض روحانیون و مردم قم را به همراه داشت که مگر براى کسى که از دنیا مىرود، مجلس ختم برگزار نمىکنند؟! پس چرا به ما و امام ما توهین کردید؟ با گفتن این حرف، مأمورین رژیم به آنان حمله کرده و سر و دست شکسته بودند و سرانجام قضیه نوزده دى به وجود آمد. ما متأسف بودیم که چرا پس از گذشت چهل روز از این حادثه، از هیچ یک از نقاط ایران، فریاد اعتراض بلند نشد که چرا اهانت مىکنید و به جاى عذرخواهى، اهانتشدگان را مورد ضرب و جرح قرار مىدهید و مىکشید و به دریا مىریزید؟! اینجا بود که مردم و روحانیت تبریز «بخصوص آیتالله قاضى خشمگین شدند» و منتظر فرصتى بودند تا واکنش نشان دهند.
واکنش آقاى شریعتمدارى
آقاى شریعتمدارى بر خلاف شهید قاضى که اعلام کرده بود: باید انتقام شهیدانمان را از رژیم خونریز بگیریم، مردم را به آرامش و عدم مخالفت با رژیم دعوت مىکرد؛ ضمن اینکه رفتار شاه و عمّال او را مورد تأیید قرار نمىداد و حتى با ملایمت به آنها اعتراض مىکرد. در کل، شیوه ایشان، به نعل و میخ زدن بود.
به نظر مىرسید که آقاى شریعتمدارى، محمّدرضا را به عنوان شاه اسلام و مملکت اسلامى پذیرفته بود؛ منتها با توجه به روزنامههایى که در دست است و در بردارنده افکار و عقاید ایشان است، با ایجاد «حمام خون» مخالف بود؛ امّا بعد از پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى، در فتنه خلق مسلمان و تحریک مردم براى قیام در برابر حکومت اسلامى دست داشت و به زعم من، این دوّمى بیشتر و بهتر نشاندهنده ماهیت فرد است و ثابت مىکند که اگر هم ایشان در آستانه پیروزى انقلاب اسلامى، پاى اعلامیهاى را امضا کرده است، تنها براى همراهى با جمع بوده و برخاسته از یک باور قلبى نبوده است.
ثمرات قیام تبریز
این قیام داراى خاصیت خطدهندگى به مظلومین جهان بود و این حقیقت را ثابت کرد که با دست خالى و بدون اسلحه و تجهیزات نظامى هم مىتوان مبارزه کرد و ایمان راسخ مىتواند به راحتى در برابر مسلسل و توپ و سرنیزه دوام آورد. خون شهیدانى که در این ماجرا به زمین ریخته شد، خودش «مبارزهپرور» بود.این بحث در کتب علمى مطرح است که وقتى ذّرات اتم شکسته مىشود، نیرویى که بدین منظور مصرف مىشود، نه تنها هدر نمىرود؛ بلکه دهها برابر آن نیرو و انرژى تولید مىشود.
در خصوص مسائل معنوى و مبارزات سیاسی ـ مذهبى هم این قاعده حکمفرماست. لذا وقتى یک نفر به شهادت مىرسید یا به زندان مىافتاد و دستش به ظاهر از مبارزه کوتاه مىشد، به شکل خودجوش و شگفتآورى، اقوام و یاران و همسایگان او به عرصه مبارزه کشیده مىشدند و سرکوبى آنها مجدداً باعث افزایش نیروهاى مردمى ضدشاه مىشد. حتى در مواردى که افرادى به خطا دستگیر مىشدند و در زندان تحت اذیت و آزار مأموران رژیم قرار مىگرفتند، بعد از آزادى با قلبى سرشار از کدورت و عداوت نسبت به رژیم وارد اجتماع مىشدند و اینبار به عمد در جریانات بعدى، با مردم تظاهرکننده و مبارز همراهى مىکردند و رژیم در واقع براى فرار از چاله به چاه مىافتاد و به نظر مىرسید که یک دست غیبى در پشت این مسائل است.
انتهای پیام/
[ad_2]
لینک منبع