» فرهنگی، هنری » سینما و تئاتر » تعبیر امام موسی صدر از رژیم صهیونستی/ اقدام ناشیانه صدام که بر تحولات لبنان تاثیر بسزایی داشت
سینما و تئاتر

تعبیر امام موسی صدر از رژیم صهیونستی/ اقدام ناشیانه صدام که بر تحولات لبنان تاثیر بسزایی داشت

۷ اسفند ۹۵ 0۰4

[ad_1]

خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخ: روزهایی که بر ما می‌گذرد، تداعی‌گر سالروز شهادت مظلومانه شهید شیخ راغب حرب، از سلسله جنبانان مقاومت اسلامی در جنوب لبنان است. بی‌تردید اگر امروزه نهال مقامت در جنوب لبنان، به سروی بلند قامت و استوار مبدل گشته، باید ریشه آن را در تلاش‌های ارجمند چهره‌هایی چون شهید شیخ راغب حرب جست. در گفت‌وشنودی که پیش روی دارید، مسعود اسداللهی کارشناس مسائل لبنان، ابعادی از تلاش‌های فرهنگی و سیاسی شیخ را تحلیل کرده است. امید آنکه مقبول افتد.

 

*شهید شیخ راغب حرب از چهره‌های مبارز و برجسته جنوب لبنان است. ایشان مبارزات خود را علیه صهیونیست‌ها از چه زمانی و چگونه آغاز کرد؟

از سال ۱۹۸۲ و حمله اسرائیل به جنوب لبنان و پس از شرکت در کنفرانس مستضعفان در نیمه شعبان سال ۱۳۶۰ در تهران. او پس از پایان این گردهمایی، به لبنان برگشت و به جنوب لبنان -که توسط اسرائیل اشغال شده بود- رفت و از همان تاریخ، مبارزه علیه اسرائیل را شروع کرد.

در آن سال به نظر می‌رسید که مردم جنوب لبنان، چندان هم از حمله ارتش اسرائیل به آنجا ناخشنود نبودند! علت چه بود؟

علت این بود بعضی از گروه‌های مسلح فلسطینی، در دوره حضور در جنوب لبنان، رفتارهای ناشایستی داشتند و دید مردم به آنها غالباً منفی بود. به همین دلیل هم از اینکه اسرائیل با حمله خود شر این گروه‌های مسلح و شبه نظامیان فلسطینی را از سر آنها کوتاه کرد، خرسند بودند! اتفاقاً  مشکل عمده شهید راغب حرب برای شروع مبارزه با صهیونیست‌ها در جنوب لبنان، همین ذهنیت عمومی بود.

*ایشان برای خنثی کردن این فضا چه راهکاری را اندیشید؟ ودراین زمینه تا چه میزان توفیق داشت؟

برای تغییر شرایط، باید کار فرهنگی عمیق و گسترده‌ای صورت می‌گرفت که ابداً ساده نبود! ایشان باید به مردم جنوب لبنان می‌فهماند که اشغال درازمدت منطقه توسط صهیونیست‌ها، چه خطرات بزرگی را به دنبال خواهد داشت و آنها صد درجه بدتر از گروه‌های مسلح فلسطینی هستند و ابداً قصد ندارند به شیعیان کمک کنند.

این کار مستلزم زمان و تلاش فوق‌العاده‌ای بود. شهید شیخ راغب سعی کرد مفهوم این جمله معروف امام موسی صدر را که «اسرائیل شرّ مطلق است» به شیعیان جنوب لبنان تفهیم کند تا بدانند نباید امید هیچ چیزی از اسرائیل داشته باشند.

این کار مستلزم زمان و تلاش فوق‌العاده‌ای بود. شهید شیخ راغب سعی کرد مفهوم این جمله معروف امام موسی صدر را که «اسرائیل شرّ مطلق است» به شیعیان جنوب لبنان تفهیم کند تا بدانند نباید امید هیچ چیزی از اسرائیل داشته باشند

 

او این کار را با ایجاد ارتباطات گسترده با محافل مذهبی، فرهنگی و اجتماعی جنوب لبنان آغاز کرد و با ایراد سخنرانی‌های روشنگرانه، به‌تدریج فضا را تغییر داد. تلاش‌هایی که دقیقاً توسط اسرائیلی‌ها رصد می‌شدند و خطر ناشی از روشنگری‌های شیخ راغب را به‌خوبی درک و احساس می‌کردند.

*به نظر می‌رسد مبارزه علیه صهیونیست‌ها، قوی‌ترین انگیزه شیخ راغب برای این تلاش فکری و فرهنگی بوده است. با توجه به این نکته، چرا برای ادامه تحصیل به نجف رفت؟

ظاهراً شیخ قصد داشت علوم دینی و فقهی بخواند، ولی قطعاً قصد نداشت دروس حوزوی خود را تا آخر ادامه بدهد و مجتهد شود، چون خدمت به مردم و مبارزه با رژیم اشغالگر قدس، بزرگ‌ترین دغدغه‌های او بودند و تحصیل در حوزه، مانع از انجام این امور می‌شد. همدوره‌ای‌های شیخ هم می‌گویند: او شوق زیادی برای ادامه دروس حوزه علمیه نداشت و بیشتر در سمینارها و گردهمایی‌ها شرکت می‌کرد، به امور مردم می‌رسید و به روشنگری و ارتقای آگاهی‌های مبارزاتی مردم بیشتر از تحصیل علاقه داشت و همزمان با حضور در کلاس‌های درس، به فعالیت‌های سیاسی خود هم ادامه می‌داد و چنین به نظر می‌رسید می‌خواهد زودتر درس‌ها را تمام کند و روستای خود،یعنی جبشیت در شهرستان نبطیه برگردد و به خدمت مشغول شود. دوستان شیخ، کاملاً گرایش به مبارزات و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی را، در نحوه رفتار و سبک زندگی و برخورد او با خودشان مشاهده می‌کردند.

*شیخ چگونه با امام خمینی واندیشه های ایشان آشنا شد؟ چه عواملی در این امر دخیل بودند؟

شیخ فارسی نمی‌دانست یا خیلی کم می‌دانست، به همین دلیل چندان نمی‌توانست با طلبه‌های ایرانی ارتباط برقرار کند و بیشتر با طلاب عراقی و لبنانی در ارتباط بود، اما همین که از مبارزات و فعالیت‌های سیاسی امام آگاهی یافت، با آن همراه شد.

*درچه سالی؟

زمانی که امام علیه جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، اعلامیه ای با عنوان تضادهای سیاسی اسلام و نظام شاهنشاهی منتشر کردند، یک نسخه از این مقاله به دست شیخ راغب حرب رسید. او پس از مطالعه این اعلامیه ،آن را برای برادران و همفکرانش در روستای جبشیت فرستاد تا آنها را هم با دیدگاه‌های امام خمینی آشنا کند. هنگامی که کتاب حکومت اسلامی امام چاپ شد، شیخ چند نسخه از این کتاب را فراهم کرد و به جبشیت فرستاد.

*موضع شیخ راغب حرب نسبت به نهضت امام چه بود؟

واقعیت این است که در آن برهه اغلب طلاب غیر ایرانی حوزه نجف، از مبارزات امام خمینی اطلاعی نداشتند و ایشان را فقط به عنوان یک مرجع تقلید می‌شناختند. مشکل اصلی هم زبان بود که امکان ارتباط طلاب ایرانی و غیر ایرانی رابرای آنها دشوار می‌کرد. با این همه شیخ ترجمه عربی سخنرانی‌های امام را که توسط بیت ایشان انجام می‌شد، تهیه می‌کرد و از این طریق در جریان آرا و اندیشه‌های امام قرار می‌گرفت.

*ظاهراً مدتی هم ایشان را به گرایش‌های روشنفکرانه متهم کردند.اینطور نیست؟

بله، شیخ راغب حرب مدتی با طلبه‌های روشنفکر ارتباط داشت که همین امر موجب نگرانی دوستانش شده بود، ولی شیخ در واقع داشت دیدگاه‌های خود را با کمال شجاعت و جرئت برای مخالفانش بیان و سعی می‌کرد آنها را به‌درستی به این گروه تفهیم کند. روحیه خاص شهید که علم و عمل را با هم در آمیخته بود، به‌خوبی علت و چرایی رابطه او با این طیف را نشان می‌دهد.

*آیا شیخ راغب حرب شاگرد شهید آیت الله سید محمدباقر صدر بود؟

خیر، در آن برهه، ایشان به لحاظ علمی، در سطحی نبود که بتواند از درس شهید آیت الله صدر بهره ببرد، ولی هر روز به دفتر ایشان می‌رفت و در جلسه دیدار شهید صدر با مردم و پرسش و پاسخ آنان با ایشان شرکت می‌کرد و با مردمی که از سراسر عراق و حتی کشورهای دیگر برای پرسیدن سئوالاتشان می‌آمدند، آشنا و به این ترتیب بیشتر و بهتر با مشکلات مردم آشنا می‌شد.

*یعنی در واقع ترکیبی از علم و عمل؟

دقیقاً و این رویکرد در دوره‌ای الگوی عملی ایشان قرار گرفته بود که هنوز، اکثر طلاب دینی اهمیت این آمیختگی را درک نکرده بودند و جز در موارد خاص در چنین جمع‌هایی حاضر نمی‌شدند، اما شهید بزرگوار شیخ راغب حرب اغلب روزهای هفته را به این کار اختصاص می‌داد و در ایامی که در نجف بود، سعی می‌کرد با ارتباط با بعضی از دوستان همفکرش در نبطیه، تا جایی که می‌تواند به امور اسلامی جامعه لبنان رسیدگی و رابطه خود را با مردم لبنان حفظ کند.

*این کار معمولا به چه شکل هایی انجام می گرفت؟

یکی از کارهای مستمر ایشان، تهیه کتب اسلامی و ارسال آنها به جبشیت برای ایجاد کتابخانه‌ای ارزشمند در آنجا بود. او کتاب‌ها را در صندوق‌های مخصوصی می‌گذاشت و توسط زائران به جبشیت می‌فرستاد.

*این فعالیت‌های فردی و یا در قالب گروه و دسته بودند؟

شیخ راغب حرب با همکاری عده‌ای از روحانیون مبارز لبنان و همفکرانش، این کارها را انجام می‌داد و همزمان در شکل‌گیری هسته‌ای اولیه مقاومت اسلامی نیز نقش تعیین‌کننده‌ای داشت. او جوانان ایثارگر و با استعداد جنوب لبنان را شناسایی و به منطقه بقاع اعزام می‌کرد تا به هسته‌‌های مقاومت ملحق شوند.

*شیخ اولین بار کی و به چه دلیلی بازداشت شد؟ این بازداشت به چه شکل انجام شد؟

در واقع او در دو جبهه فرهنگی و جهادی فعال بود و صهیونیست‌ها و مزدوران محلی آنها، تمام این فعالیت‌ها را با دقت زیر نظر داشتند و برای آنکه مانع از تلاش‌های او شوند، در اسفند سال ۱۳۶۱ او را بازداشت کردند، اما مردم جنوب لبنان به‌شدت به این بازداشت واکنش نشان دادند و تظاهرات و اعتصابات گسترده‌ای را برگزار کردند. صهیونیست‌ها که متوجه وخامت اوضاع شده و دریافته بودند که ادامه بازداشت شیخ ممکن است به قیامی عمومی منتهی شود، پس از چند ماه، به‌ناچار شیخ را آزاد کردند.

شیخ پس از آزادی، دست از مبارزه برنداشت تا جایی که صهیونیست‌ها به این نتیجه رسیدند که وجود او برای دستیابی آنها به اهدافشان خطرناک است و دیگر نباید او را تحمل کرد، اما چون پیامدهای دستگیری شیخ را قبلاً آزموده بودند، این بار سعی کردند توسط مزدوران محلی شیخ را ترور کنند تا با عکس‌العمل تند مردم روبرو نشوند و به این ترتیب در بهمن سال ۱۳۶۲، ایشان را به شهادت رساندند.

*آثار وجودی شیخ را در طول مدت فعالیت‌های ایشان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با اینکه شیخ راغب حرب بیش از یک سال و شش ماه به عنوان یکی از شخصیت‌های برجسته مقاومت فعالیت نداشت، اما در این فاصله کوتاه توانست در ارتقای آگاهی‌های شیعیان جنوب لبنان و تشکیل هسته‌‌های مقاومت نقش بسیار برجسته‌ای را ایفا کند. به نظر من همین تلاش ها،بستر ساز شکل گیری مقاومت اسلامی در لبنان ونهایتا حزب الله لبنان شد.

*شیخ راغب حرب با چه پشتوانه‌ای مبارزاتش را آغاز کرد، چون در آن زمان هنوز «حزب‌الله« وجود نداشت و تشکیلاتی چون جنبش امل فعال بود؟

شیخ راغب حرب با امل هیچ ارتباطی نداشت و هنگامی که شروع به مبارزه کرد، فقط چند گروه و تشکیلات کوچک فعال بودند. در آن ایام بزرگ‌ترین تشکیلات سازماندهی شده و منظم، جنبش امل بود که امام موسی صدر آن را پایه‌ریزی کرده بود.

دیگر گروه فعال حزب‌الدعوه بود که توسط شهید آیت‌الله محمدباقر صدر در عراق تشکیل شده بود و یک شاخه آن هم در لبنان فعالیت می‌کرد و برخی از شخصیت‌های مهم لبنانی عضو آن بودند. در کنار این دو، انجمن‌های دانشجویان مسلمان هم فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی می‌کردند، ولی هیچ ارتباطی با جنبش امل نداشتند و با انقلاب اسلامی در ارتباط بودند.

همزمان در مساجد و حسینیه‌های شهرهای شیعه‌نشین لبنان، کمیته‌هایی در حمایت از انقلاب اسلامی تشکیل شده بودند و در زمینه فعالیت‌های ضد رژیم شاه، برگزاری تظاهرات و اعتصابات و تبلیغات مطبوعاتی و فرهنگی مشغول فعالیت بودند. شیخ راغب حرب با هیچ‌یک از این گروه‌ها ارتباط تشکیلاتی نداشت و کاملاً مستقل عمل می‌کرد. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با برخی از مقامات جمهوری اسلامی ارتباط برقرار کرد و در راستای اهداف و رهنمودهای حضرت امام و به صورتی کاملاً خودجوش، در جنوب لبنان به فعالیت و مبارزه پرداخت. پس از تشکیل جنبش مقاومت اسلامی به حزب‌الله پیوست.

*آیا روحانیون لبنان یا مجلس اعلای شیعیان، از مبارزات شیخ حمایت می‌کردند؟

متأسفانه در آن برهه و قبل از پیدایش حزب‌الله، بین عده‌ای از روحانیون لبنان دو دستگی و اختلاف وجود داشت، از جمله شیخ محمدمهدی شمس‌الدین، نایب رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان با علامه سید محمدحسین فضل‌الله رابطه خوبی نداشت!

*چرا؟

شاید به این دلیل که علامه فضل‌الله دارای دیدگاه‌های فقهی خاصی بود. شیخ شمس‌الدین هم نتوانسته بود طلبه‌های اخراجی از عراق، از جمله شیخ راغب حرب را جذب کند. صدام با اخراج طلبه‌های لبنانی از حوزه علمیه نجف، از جمله شهید سید عباس موسوی، سید حسن نصرالله، شیخ صبحی طفیلی، شیخ راغب حرب و… بر سیر تحولات سیاسی لبنان تأثیر به‌سزایی گذاشت.

صدام با اخراج طلبه‌های لبنانی از حوزه علمیه نجف، از جمله شهید سید عباس موسوی، سید حسن نصرالله، شیخ صبحی طفیلی، شیخ راغب حرب و… بر سیر تحولات سیاسی لبنان تأثیر به‌سزایی گذاشت

 

 

 

 

 

وقتی شیخ شمس‌الدین نتوانست آنها را جذب کند، برخی از این افراد به علامه فضل‌الله پیوستند. عده‌ای از آنها از جمله شیخ راغب حرب هم به صورت مستقل و در ارتباط با انقلاب اسلامی ایران فعالیت کردند. اینها هیچ ارتباطی با علامه فضل‌الله یا شیخ شمس‌الدین نداشتند. پس از تشکیل مقاومت اسلامی، علامه فضل‌الله به‌شدت از آنها حمایت کرد تا جایی که غربی‌ها تا مدت‌ها تصور می‌کردند: او رهبر معنوی مقاومت است!

*آیا شیخ راغب حرب در هسته اولیه حزب‌الله بود؟

خیر، چون آن هسته در بقاع بود و شیخ در جنوب لبنان حضور داشت و به علت حضور صهیونیست‌ها، ارتباط جنوب لبنان و بقاع کاملاً قطع بود. به همین دلیل امکان اینکه شیخ در شورای رهبری حزب‌الله حضور یابد وجود نداشت، اما بی‌تردید او یکی از بنیانگزاران اصلی هسته‌های اولیه مقاومت ضد صهیونیستی در جنوب لبنان بود.

*با توجه به اینکه شیخ راغب پیش از تشکیل حزب‌الله به مبارزه پرداخت و به هیچ‌یک از گروه‌ها و جناح‌های موجود هم گرایش نداشت، الگوهای مبارزاتی خود را از کجا گرفت؟

حوزه فعالیت شیخ راغب در نبطیه بود و او سعی می‌کرد مثل بسیاری از مبارزان و انقلابیون کشورهای اسلامی، از الگوهای نوین مبارزاتی استفاده کند. با شروع انقلاب اسلامی، نشانه‌های نهضتی فراگیر در جهان اسلام آشکار شده بود.

در عراق نهضتی اسلامی با حضور شخصیت‌های فرهنگی و دینی بزرگی چون شهیدآیت الله سید محمدباقر صدر، شیخ اسد حیدر، شیخ مرتضی آل‌یاسین، شیخ محمدامین زین‌الدین، شیخ محمدمهدی شمس‌الدین، سید محمدتقی حکیم، شیخ محمدرضا مظفر، سید محمدحسین فضل‌الله و… که خطر تهاجم فرهنگی و مدرنیسم غربی را به‌درستی می‌شناختند و در برابر آن ایستادگی می‌کردند، شکل گرفته بود. عده‌ای به «حزب‌الدعوه اسلامی» پیوستند و گروهی هم خارج از چهارچوب‌های تشکیلاتی، نقش مهمی را در گسترش جهاد و تفکر اسلامی به عهده گرفتند. به نظر من وهمانطور که قبلا اشاره کردم،شیخ راغب حرب در زمره این دسته اخیر بود؟

*قبل از تشکیل حزب‌الله یک سلسله عملیات مسلحانه ضد صهیونیستی در نبطیه پیش آمد. آیا شیخ در این عملیات‌ها نقشی داشت؟

بی‌تردید روشنگری‌ها و فعالیت‌های شیخ راغب حرب، زمینه را برای انجام این عملیات‌ها مساعد کرد. او حلقه ارتباطی بین مردم و هسته‌های مقاومت و هماهنگ‌کننده فعالیت‌های جوانان مقاومت در نبطیه بود. اگر حضور تأثیرگذار او در منطقه نبطیه در جنوب لبنان نبود، هسته‌های مقاومت در آنجا شکل نمی‌گرفتند و به رهبری اصلی مقاومت در بقاع وصل نمی‌شدند.

*آیا عامل ترور شیخ راغب حرب شناسایی شد؟

صهیونیست‌ها در ترورهایی که انجام می‌دهند،معمولا رد پایی از خود به‌جا نمی‌گذارند و لذا عادتا در اینگونه موارد، شناسایی عوامل ترور ممکن نیست. هیچ‌وقت هم مسئولیت تروری را به عهده نمی‌گیرند، مگر اینکه عملیاتشان به‌قدری آشکار و علنی باشد که جای انکار باقی نگذارد. مخصوصاً اگر ترور به صورت بمب‌گذاری صورت بگیرد، کسی در صحنه ترور حضور ندارد که بتوان او رابه عنوان تروریست دستگیر کرد.

در اکثر عملیات تروریستی صهیونیست‌ها، عاملان ترور شناسایی و دستگیر نشده‌اند. اگر هم در این ترورها کسی دستگیر شود، معمولاً مزدوران محلی هستند و مقامات اسرائیلی هر نوع رابطه‌ای را با آنان انکار می‌کنند. مجموعه این عواما موجب شد که سررشته های اصلی ترور شیخ،چندان به چشم نیاید،هرچند که علی الاصول مشخص است که کدام گروه یا نحله،برای انجام این کار انگیزه کافی داشته است.

انتهای پیام/       

[ad_2]

لینک منبع

ثبت شرکت سئو سایت

به این نوشته امتیاز بدهید!

سید وحید احدی نژاد .روابط عمومی هیات خدام الرضا کانونهای خدمت رضوی -خبرنگار حوزه دولت ومجلس

  • ×

    با ما در ارتباط باشید