» اخبار جدید » کاروان زیر سایه خورشید در قرچک از گلباران مزار شهدای گمنام تا عطرآگین کردن منزل سه شهید
اخبار جدید - کانون های خدمت رضوی استان تهران

کاروان زیر سایه خورشید در قرچک از گلباران مزار شهدای گمنام تا عطرآگین کردن منزل سه شهید

۱۷ خرداد ۰۱ 1۰19

به گزارش آسمانی نیوز از شبکه خادمان رسانه ای کانون های خدمت رضوی استان تهران، گوشه گوشه خاک مقدس ایران اسلامی شقایق زار است. دیاری که فصل های گلگون متعددی را پشت سر گذاشته روزگاری انارستان بود تا آن زمان که انارها بر خاک افتادند و خونشان سرتاسر این سرزمین پهناور را فرا گرفت و از آن شقایق های زیادی رویید. سال‏ها می‏گذرد از روزهای جنون و عاشقی، از چهره های پر صلابت، از لحظه‏های شیرین شهادت … برای ما قبرستان نشینان عادات سخیف سالها گذشته است اما روزگار برای مادران شهدا که داغ کمرشکنی را با خود حمل میکنند،به کندی میگذرد تو گویی هر روز آن هزاران سال برایشان می گذرد. همان ها که علیرغم نفس کشیدن هر روز از درون می میرند و در خلوت خود در فراق جگرگوشه شان خون گریه می کنند.

همزمان با دهه کرامت و در آستانه میلاد با سعادت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) خادمیاران کانون خدمت رضوی شهرستان قرچک به همراه “کاروان زیر سایه خورشید” به دیدار خانواده سه شهید از شهدای دوران دفاع مقدس و مدافعین حرم و همچنین گلباران گلزار شهدای گمنام رفتند.

در اولین ملاقات، خدام الرضا میهمان خانواده شهید قاسمعلی هداوند احمدی از شهدای دوران جنگ تحمیلی بودند. به محض ورود خادمین حضرت ثامن الحجج (ع) و مشاهده بیرق سبز متبرک رضوی گریه امان مادر شهید را برید. در سکوت محض حاکم، تنها صدای هق هق مادر شنیده می شد که تن همه خدام را لرزاند. مادری که جوان رعنای خود را برای برافراشته شدن این پرچم فدا کرد، با چشمانی بارانی به آن مینگریست.

پس از گذشت دقایقی خدام الرضا ضمن آرزوی صبر برای مادر شهید و علو درجات برای شهید هداوند، اعلام کردند: در تمام ۱۵سالی که توفیق حضور در جشن های مردمی معنوی “زیر سایه خورشید” را داشتیم به ضرس قاطع عرض میکنیم که رفتن این پرچم صرفا به اراده حضرت رضا (ع) می باشد.

وی ادامه داد: در سفر اخیر از مشهد به تهران به طور تصادفی به یکی از خانم های حاضر در هواپیما نبات متبرک رضوی اهدا کردیم، که ایشان پس از دریافت آن طولانی مدت گریه میکرد طوری که همه نگران شدیم نکند خدای نکرده ایشان را ناراحت کرده ایم. مدتی گذشت بعد از آن که کمی آرام شد به ما گفت قبل از پرواز حرم بودم، نذری داشتم که ادا کردم و از خادم دفتر نذورات خواستم که به من کمی نبات تبرکی بدهد که گفته بود در حال حاضر نبات نداریم و فقط نمک در اختیارمان هست. از او خواهش کردم اگر ممکن است با قسمت های دیگر حرم تماس بگیرد و کمی نبات برایم فراهم کند، چرا که مادرم صرفا نبات متبرک میخواهد که با پاسخ منفی ایشان مواجه شدم. آمدم رو به ضریح منور حضرت خورشید کردم و گلایه کردم که ای امام رضا نذرم را قبول نکردی که بهم نبات ندادی ولی هنوز از شهر امام رضا (ع) بیرون نیامدم که حاجتم را داد.

در این مراسم پدر شهید به خدام گفت: پریروز ذکر توسل داشتیم و میخواستیم به مشهد الرضا جهت عرض ارادت برویم. اطلاعی از حضور شما نداشتیم و نمیدانستیم تشریف می آورید ولی به طور غیرمنتظره ای با پرچم آقا امام رضا (ع) و شما خادمینش مواجه شدیم که جزو شیرین ترین لحظات زندگیمان ثبت خواهد شد.

با بیان این خاطرات فضای امام رضایی خاصی بر منزل شهید مستولی شد و مادر شهید مرتبا ذکر یا امام رضا (ع) را بر لب های خود جاری می‌کرد.

منزل شهید سید احسان میرسیار مقصد بعدی خدام بود. شهید میرسیار متولد ۱۳۵۹ و دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی بود. مادر و پدر شهید پس از دیدن سفیران رضوی بسیار منقلب شده و از ایشان استقبال گرمی کردند. پدر شهید اظهار داشت: سید احسان عاشق ولایت و رهبری بود و نماز و روزه و خمسش ترک نمیشد. زمانی که عازم سوریه بود گفتیم تو سه فرزند دختر داری، کجا میخواهی بروی؟ گفت حضرت زینب (س) تنهاست، بچه هایم فدای کاشی های حرم خانم.

میرسیار ادامه داد: زمان شهادت و ایام تفحص او بعد از دو سال مفقود الاثری در سال ۱۳۹۴، هر دو در ایام فاطمیه بود.

مادر شهید نیز با چشمانی بارانی گفت: زمانی که فرزندم ۱۸ ساله بود خواب شهادتش را دیدم. مطمئن بودم انتخاب خواهد شد.

در ادامه خادمین بارگاه منور حضرت ثامن الحجج (ع) با حضور در منزل خانواده شهید میثم‌ نجفی از شهدای مدافع حرم به ایشان ادای احترام و یاد و خاطره وی را گرامی داشتند.

شهید نجفی متولد ۱۳۶۷ و ۲۷ ساله بود که با وجود داشتن یک دختر خردسال به نام حلما، در حلب سوریه به شهادت رسید. مادر شهید خاطرنشان کرد: قبل از شهادتش مدتی در کما بود ولی همه به جز من مطلع بودند. به مجالس روضه که میرفتم برای مدافعان حرم خالصان دعا میکردم. یکی از همان روزهایی که بعدا متوجه شدم میثم در کما بوده، وقتی روضه حضرت زهرا (س) خوانده شد ناخوداگاه بهم ریخته و منقلب شدم و خانم را صدا زدم و سپس از حال رفتم که بعد از آن متوجه شدم همان زمان فرزندم به شهادت رسیده بود.

در پایان مراسم بازدید از خانواده شهدا، خدام این بار مهمان منزل شهید محمد هاشمی بودند. وی از شهدای دوران دفاع مقدس بوده که در سال ۱۳۶۶ در حالیکه تنها ۷ ماه از خدمت سربازی اش مانده بود در سومار به شهادت رسید. مزار او در قطعه ۲۹ گلزار شهدای تهران ردیف ۸ می باشد.

گفتنی ست سفیران حضرت شمس الشموس (ع) متبرکات رضوی همچون نبات، حرز حضرت رضا (ع) و همچنین گلاب معطر رضوی که هر ۱۵ روز یک بار مضجع شریف با آن شست و شو داده میشود را به خانواده های معظم این شهدا اهدا کردند و در خاتمه با گلباران و عطرافشانی گلزار شهدای گمنام شهرستان قرچک یاد و خاطره ایشان را گرامی داشتند.

به این نوشته امتیاز بدهید!

آرزو ولی زاده

  • ×

    با ما در ارتباط باشید