» اخبار جدید » دیدار خادمیاران رضوی شهرستان شهریار با خانواده شهید دفاع مقدس روح الله فدایی
اخبار جدید - کانون های خدمت رضوی استان تهران

دیدار خادمیاران رضوی شهرستان شهریار با خانواده شهید دفاع مقدس روح الله فدایی

۷ بهمن ۰۱ 0۰35

به گزارش آسمانی نیوز از شبکه خادمان رسانه ای کانون های خدمت رضوی استان تهران، به همت کانون ایثار و شهادت خدمت رضوی و باحضورحجت الاسلام علی سلامت بخش مسئول کانون خدمت رضوی در معیت پرچم متبرک آستان قدس رضوی و قرائت صلوات خاصه امام رضا(ع) برنامه دیدار، تکریم و تجلیل از خانواده معظم شهید دفاع مقدس روح الله فدایی در شهرستان شهریار اجرا شد.

خادمیاران رضوی با پرچم متبرک آستان قدس رضوی، شمعدان، اسپندان، گلاب، رضا جان گویان و با نوای” ای صفای قلب زارم” به دیدار خانواده معظم شهید رفتند و مورد استقبال قرار گرفتند.

مدیحه سرایی، اقامه روضه توسط مداح اهل بیت، اهدای هدایا و متبرکات رضوی، اجرای مراسم معنوی پرچم گردانی از ویژه برنامه‌های دیدار صمیمانه خادمیاران رضوی با خانواده معظم شهید والامقام روح الله فدایی بود.

شهید روح الله فدایی متولدسال ۱۳۳۳، در ۲ دی ۱۳۷۹ پس از تحمل صدمات ناشی از جنگ و اسارت به فیض شهادت نائل آمد. مزار مطهر شهید در گلزار شهدای آستان مقدس امامزاده عبدالله (ع) واقع در روستای حصارساتی شهرستان شهریار قرار دارد.

حجت الاسلام علی سلامت بخش مسئول کانون خدمت رضوی شهرستان شهریار در این دیدار بیان داشت: هم نفس شدن باخانوادهای معظم شهدا عبادت است، دل انسان را جلا می دهد، شما به عنوان خانواده شهید برای ما دعا کنید که بتوانیم خوب نوکری کنیم و شاید توشه ای از این دیدارها نصیبمان شود.

فرزند ارشد شهید ولی الله فدایی گفت: پدرم جمعی لشکر ۹۲ زرهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در اهواز بو. سال ۱۳۶۵ به اسارت دشمن بعثی عراق درآمد. پس از ۲۶ ماه اسارت درسال ۱۳۶۹ آزاد شد و به میهن اسلامی بازگشت. درهنگام اسارت تیر دوشکا به زانوی راستش اصابت کرده بود و با همان وضعیت به مدت ۴۵ روز دریک کمپ، بدون رسیدگی درمانی و با تحمل انواع شکنجه و ضرب و شتم، رها می شود و پس از گذشت ۴۵ روز او را به بیمارستانی در بغداد منتقل می کنند و به بدترین شیوه و بدون بی هوشی محل زخم عمیق پایش را با نخ و سوزن عادی می دوزند.

وقتی به میهن بازگشت، مردم شهریار مراسم استقبال بسیار خوبی برای ایشان برگزار کردند. وقتی به خانه رسید، ما که بچه هایش بودیم تعجب کردیم. بسیار تغییر کرده بود و جثه اش خیلی ضیف شده بود. او می گفت وقتی شنیدیم امام خمینی(ره) رحلت کرده اند دوست داشتیم عزاداری کنیم اما بعثی ها جلوگیری می کردند.

ایشان شاکربود، شبانگاهان همواره با خدای خود راز و نیاز می کرد، وقتی می خوابید خیلی بی قراری می کرد و همواره فریاد می زد می گفت: «نزن، سیدی» او را مرتب برای درمان به بیمارستان های تخصصی می بردیم، پایش را مجددا در بیمارستان ساسان تهران جراحی کردند، با روانپزشکان مختلف مشاوره کردیم، داروهای خاص درمانی برایش تهیه شد. خلاصه اینکه همه اعضای خانواده به ویژه مادرم درتحمل این همه درد و رنج با او شریک شدند.

به روایت مادر بزرگم، جالب اینکه ایشان در تاریخ ۱۳۳۳/۱۰/۰۲ در مکانی قبل از اذان صبح به دنیا آمدند و در ۱۳۷۹/۱۰/۰۲ در همان مکانی که به دنیا آمده بود و مشابه همان زمان، قبل از اذان صبح به لقاء الله پیوست. پدرم، مردم دار و سفره دار بود، به اقامه نماز اول وقت خیلی تاکید داشت. خیلی خوشحالم که فرزند چنین شخصیتی هستم و مردم از ایشان به نیکی یاد می کنند. ما هر چه داریم از خون شهدا داریم.

از خادمیاران رضوی تشکر می کنم که با پرچم متبرک امام رضا (ع) منزل ما را نورانی کردند، از زمانی که شنیدم قرار است خادمیاران رضوی با پرچم متبرک رضوی به منزل ما تشریف بیاورند لحظه شماری کردم و منتظر چنین روزی بودم.

به این نوشته امتیاز بدهید!

آرزو ولی زاده

  • ×

    با ما در ارتباط باشید